حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

مزاح پیامبر صبا ابوعمیر

مزاح پیامبر صبا ابوعمیر

احمد از انس سروایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صبا اخلاق‏ترین مردم بود، من برادری داشتم که به او ابوعمیر گفته می‏شد - می‏گوید: گمان می‏کنم گفت: از شیر گرفته شده بود - می‏افزاید: وقتی که رسول خدا صمی‏آمد و او را می‏دید، می‏گفت: «أبوعمیر مافعل النغیر»، «ابوعمیر قناری چه شد؟» می‏گوید: وی قناریی داشت که با آن بازی می‏نمود، می‏افزاید: گاهی در خانه ما می‏بود، و نماز فرا می‏رسید، آن گاه دستور می‏داد و همان بساط زیر پایش جاروب می‏شد، بعد از آن آب‏پاشی می‏گردید، و پیامبر خدا صمی‏ایستاد، و ما در عقبش می‏ایستادیم و برای ما نماز می‏داد، می‏گوید: فرش‌شان از شاخه درخت خرما بود [۱۲۷۴]. این را صاحبان صحاح سته جز ابوداود به چند طریق از انس به مانند آن روایت کرده‏اند. این چنین در البدایه (۳۸۶) آمده. و بخاری آن را [۱۲۷۵]به این لفظ روایت نموده: پیامبر صبا ما رفت و آمد داشت، حتی به برادر کوچکم می‏گفت: «يا أبا عمير ما فعل النغير»، «ای ابوعمیر، قناری چه شد؟» [۱۲۷۶]لفظ ترمذی نیز همینطور است. و نزد ابن سعد [۱۲۷۷]از انس بن مالک روایت است که: پیامبر صنزد ابوطلحه سوارد شد، و یکی از فرزندان وی را که به ا ابوعمیر کنیه داده می‏شد غمگین دید، می‏گوید: و پیامبر صوقتی که او را می‏دید با او مزاح می‏نمود، می‏افزاید: پیامبر صگفت: «چرا من ابوعمیر را غمگین می‏بینم؟» گفتند: ای رسول خدا قناری وی که با او بازی می‏نمود، مرده است، می‏گوید: آن گاه پیامبر صشروع نموده می‏گفت: «ابا عمير ما فعل النغير»، «ابوعمیر قناری چه شده؟».

[۱۲۷۴] بخاری (۶۲۰۳) مسلم (۲۱۵۰). [۱۲۷۵] در الأدب (ص۴۲). [۱۲۷۶] بخاری (۶۱۲۹) مسلم (۲۱۵۰) ترمذی (۱۹۸۹). [۱۲۷۷] ۵۰۶/۳.