قصه صحابىاى که محبت خدا و رسول او را براى قیامت آماده ساخته بود
بخاری و مسلم از انس سروایت نمودهاند که: مردی از پیامبر خدا صپرسید: قیامت چه وقت است؟ وی فرمود: «برای آن چه تدارک دیدهای؟» گفت: هیچ چیز، مگر اینکه خدا و رسول او را دوست میدارم. پیامبر صفرمود: «تو با کسی هستی که دوست داری». انس میگوید: ما به هیچ چیز به اندازه خوشیمان به این گفته پیامبر صکه: «تو با کسی هستی که دوست داری» خوشحال نشدیم. انس گفت: من پیامبر صو ابوبکر و عمر برا دوست دارم، و امیدوارم نظر به محبتی که به ایشان دارم با آنان باشم [۳۷].
و در روایتی از بخاری آمده که: مردی از اهل بادیه نزد پیامبر صآمد و گفت: ای رسول خدا قیامت چه وقت برپا شدنی است؟ گفت: «وای بر تو، برای آن چه تدارک دیدهای؟» گفت: برای آن چیزی تدارک ندیدهام، مگر اینکه من خدا و رسول او را دوست میدارم. گفت: «تو با کسی هستی که او را دوست داری». گفت: [۳۸]و ما هم چنین هستیم؟ پیامبر صگفت: «آری» بعد ما در آن روز خیلی خوشحال و خرسند شدیم [۳۹]. و نزد ترمذی از وی آمده است که: گفت: من یاران پیامبر خدا صرا باری چنان خوش و مسرور دیدم که دیگر هرگز آنطور ندیده بودم، و این به خاطری بود که مردی از رسول خدا صپرسید و گفت: ای پیامبر خدا، کسی مردی را بخاطر عمل خیری که انجام میدهد دوست میدارد، ولی خود عمل به آن نمیکند، پیامبر صگفت: «مرد با کسی است که او را دوست دارد» [۴۰].
[۳۷] بخاری (۶۱۷۱) مسلم (۲۶۳۹). [۳۸] البته راوی، که انس ساست، به پیامبر صگفت: آیا ما هم با کسی میباشیم که دوست داریم یا این حکم خاص برای همین سائل است. م. [۳۹] بخاری (۶۱۶۷). [۴۰] صحیح. ترمذی (۲۳۸۵) (۲۳۸۷).