حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

روش على سدر لباس پوشیدن

روش على سدر لباس پوشیدن

ابونعیم [۱۹۴۴]از زیدبن وهب روایت نموده، که گفت: جماعتی از اهل بصره نزد علی سآمد، و در میان آنان مردی از خوارج بود که به او جعدبن نعجه گفته می‏شد، وی علی سرا در لباس پوشیدنش مورد عتاب قرار داد، علی گفت: تو را به لباس پوشیدنم چه؟ لباس پوشیدنم از کبر دورتر است، و سزاوار آن است که مسلمان به من اقتدا کند. و از عمروبن قیس روایت است که گفت: به علی گفته شد: ای امیرالمؤمنین، چرا پیراهنت را پیوند می‏کنی؟ گفت: قلب (بدان) خاشع و متواضع می‏گردد، و مؤمن به آن اقتدا می‏کند [۱۹۴۵]. و ابن سعد [۱۹۴۶]از عمرو مانند آن را روایت کرده است. و ابن ابی شیبه و هناد از عطاء ابومحمد روایت نموده‏اند که گفت: بر تن علی پیراهن ناشسته‏ای از این کرباس‏ها بود. و نزد هناد و ابن عساکر از عبداللَّه بن ابی الهذیل روایت است که گفت: بر تن علی بن ابی طالب پیراهن رازیی [۱۹۴۷]را دیدم، که وقتی آستینش را باز می‏کرد، به اطراف انگشتانش می‏رسید، و وقتی که رهایش می‏نمود، به نصف ساعد بر می‏گشت [۱۹۴۸]. ابن عیینه در جامع خود، عسکری در المواعظ، سعیدبن منصور، بیهقی و ابن عساکر از علی سروایت نموده‏اند که: وی پیراهن را می‏پوشید، و آستینش را باز می‏کرد، و تا به انگشتان را می‏گذاشت و اضافه از آن را قطع نموده می‏گفت: آستین‏ها از دست‏ها دراز و زیاده نمی‏شد [۱۹۴۹].

و نزد ابونعیم [۱۹۵۰]از ابوسعید ازدی - وی امامی از امامان ازد بود - روایت است که گفت: علی سرا دیدم که به بازار آمد و گفت: چه کسی پیراهنی دارد که سه درهم ارزش داشته باشد؟ مردی گفت: نزد من است، و علی از آن خوشش آمد، علی گفت: ممکن است این بهتر از آن باشد، گفت: نخیر، سه درهم قیمت آن است، می‏گوید: آن گاه علی را دیدم که درهم‏ها را از جامه‏اش که در آن بسته بود گشود، و به آن مرد پرداخت و لباس را پوشید، و متوجه شد که از نوک انگشتانش درازتر است، آن گاه امر نمود و اضافه آن را از نوک انگشتانش قطع گردید. و احمد در الزهد از مولای ابوغصین روایت نموده، که گفت: علی سرا دیدم که بیرون شد، و نزد مردی از کرباس فروشان آمد و برایش گفت: پیراهن گندمگون داری؟ می‏گوید: وی را پیراهنی را برایش بیرون نمود، و علی آن را پوشید و متوجه گردید که به نصف ساق‌هایش می‏رسد، آن گاه از طرف راست و چپش دید و گفت: اندازه این را نیکو می‏بینم این به چند است؟ گفت: به چهار درهم ای امیرالمؤمنین، می‏گوید: وی آن چهار درهم را از ازارش گشود و برای آن مرد پرداخت و رفت [۱۹۵۱].

[۱۹۴۴] الحلیه (۸۲/۱). [۱۹۴۵] هناد این را از عمروبن قیس به مانند آن، چنانکه در المنتخب (۵۷/۵) آمده روایت نموده است. [۱۹۴۶] ۲۸/۳. [۱۹۴۷] منسوب به طرف «ری» و آن نام شهری است. م. [۱۹۴۸] این چنین در المنتخب (۵۷/۵) آمده است. [۱۹۴۹] این چنین در الکنز (۵۵/۸) آمده است. [۱۹۵۰] الحلیه (۸۳/۱). [۱۹۵۱] این چنین در البدایه (۳/۸) آمده است.