تشویق پیامبر صبه دوستى عباس
حاکم ازمطلب بن ربیعه روایت نموده، که گفت: عباس سدر حالی نزد پیامبر خداصآمد که خشمگین بود، پیامبر صگفت: «تو را چه شده است؟» گفت: ای رسول خدا، در میان ما و قریش چیست؟ پیامبر صگفت: «میان تو و ایشان چیست؟» گفت: آنها با همدیگر با روهای باز روبرو میگردند و وقتی با ما روبرو میگردند، با چهرههای دگرگون روبرو میشوند. میگوید: پیامبر خدا صخشمگین شد که حتی رگ میان هردو چشمش بلند گردید، میگوید: هنگامی که خشمش فروکش کرد، گفت: «سوگند به ذاتی که جان محمد در دست اوست، ایمان در قلب مردم تا آن وقت داخل نمیگردد که شما را به خاطر خدا و رسول وی دوست نداشته باشد». میافزاید: و بعد از آن گفت: «چرا مردانی مرا درباره عباس اذیت میکنند؟ عموی مرد مثل پدر اوست» [۶۵۴]. همچنان [۶۵۵]از عباس بن عبدالمطلب سروایت است که گفت: گفتم: ای پیامبر خدا وقتی قریش با یکدیگر ملاقات میکنند با چهره بشاش و خوب روبرو میشوند، و وقتی با ما روبرو گردند، با چهرههای دگرگون و متغیر روبرو میشوند. میگوید: پیامبر خدا صبه شدت خشمگین شد و گفت: «سوگند به ذاتی که جان محمد در دست اوست، ایمان در قلب مرد تا آن وقت داخل نمیشود، که شما را به خاطر خدا و رسول وی دوست نداشته باشد» [۶۵۶]. و نزد طبرانی از عصمه روایت است که گفت: عباس بن عبدالمطلب سروزی داخل مسجد شد، و کراهیت را در چهرههای آن مشاهده نمود، آن گاه نزد پیامبر خدا صبه خانهاش برگشت و گفت: ای پیامبر خدا، چرا من وقتی به مسجد داخل میشوم کراهیت و ناخوشایندی را در چهرههای مردم میبینم؟ بعد پیامبر خدا صآمد، و داخل مسجد شد و گفت: «ای گروه مردم تا اینکه عباس را دوست نداشته باشید ایمان نیاوردهاید، و مؤمن نمیباشید» [۶۵۷]. هیثمی (۲۶۹/۹) میگوید: در این فضل بن مختار آمده، و وی ضعیف میباشد.
[۶۵۴] ضعیف. ترمذی (۳۷۵۸) و گفته است: حسن صحیح است. ابن عساکر (۷/ ۲۳۶) آلبانی میگوید: همهی آن به جز گفته اش: عموی شخص ... ضعیف است. نگا: الصحیحة (۸۰۶) صحیح الجامع (۲۱۱۳، ۴۱۰). [۶۵۵] حاکم (۳۳۳/۳). [۶۵۶] ضعیف. حاکم (۳/ ۳۳۳) ترمذی و احمد. نگا: ضعیف الجامع (۶۱۲). [۶۵۷] ضعیف. طبرانی (۱۷/ ۱۸۵) در سند آن فضل بن مختار است که ضعیف است: (المجمع) (۹/ ۲۶۹).