حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قول ابودرداء، عایشه و اسماء درباره شکر

قول ابودرداء، عایشه و اسماء درباره شکر

ابن عساکر از ابودرداء سروایت نموده، که گفت: در هر شب و روزی که داخل شده‏ام، و مردم بلایی را در آن به من نسبت نداده‏اند، آن را نعمت بزرگی از طرف خدا بر خود دیده‏ام. و نزد وی همچنان از ابودرداء روایت است که گفت: کسی که نعمت خداوند را جز در خوردن و نوشیدن بر خود نبیند، فهمش کم و عذابش فرارسیده است [۱۴۲۸].

ابن ابی الدنیا و ابن عساکر از عایشه لروایت نموده‏اند که گفت: هر بنده‏ای که آب صفا را بنوشد، و آن آب بدون اذیت داخل شود، و بدون اذیت خارج گردد، شکر بر وی واجب شده است [۱۴۲۹]. و طبرانی در الکبیر از اسماء بنت ابی بکر بروایت نموده: هنگامی که ابن زبیر ببه قتل رسید، نزد اسماء چیزی بود که پیامبر صآن را در سبدی به او داده بود، و او آن را گم کرده و به جستجویش پرداخت، هنگامی که آن را پیدا کرد به سجده افتاد [۱۴۳۰].

[۱۴۲۸] این چنین در الکنز (۱۵۲/۲) آمده است. و ابونعیم در العلیة (۲۱۰ ۲۲۰/۱) مانند آن را از وی به هردو وجه روایت نموده است. [۱۴۲۹] این چنین در الکنز (۱۵۲/۲) آمده است. [۱۴۳۰] هیثمی (۲۹۰/۲) می‏گوید: اسناد آن حسن است، و درباره بعضی رجال آن سخن است.