پیامبر صو انداختن چادرش براى جریربن عبداللَّه تا بر آن بنشیند
طبرانی در الصغیر والأوسط از جریربن عبداللَّه بجلی سروایت نموده که: او در حالی نزد پیامبر صآمد، که وی در خانه شلوغی قرار داشت، و بر دروازه ایستاد، آن گاه پیامبر صبه طرف راست و چپ متوجه شد ولی گنجایشی ندید، بنابراین پیامبر صچادر خود را گرفت و جمع نمود و به طرف وی انداخت و گفت: «روی این بنشین»، و جریر آن را گرفت و به [سینه خود] چسباند و بوسید و دوباره به پیامبر صبرگرداند و گفت: ای رسول خدا، خداوند آن چنان که مرا عزت نمودی، تو را عزت کند، و پیامبر خدا صفرمود: «وقتی بزرگ و کریم قومی نزدتان آمد او را عزت کنید» [۶۳۹]. هیثمی [۶۴۰]میگوید: در این عون بن عمرو قیسی آمده، و ضعیف میباشد. و نزد طبرانی در الأوسط از ابوهریره سروایت است که: جریربن عبداللَّه سدر حالی داخل خانه شد که خانه پر بود، و جایی برای نشستن نیافت، آن گاه پیامبر خدا صلنگ و یا چادر خود را برای وی انداخت و گفت: «روی این بنشین»، و او آن را گرفت و بوسید و به خود چسباند و گفت: ای رسول خدا، خداوند، آن چنان که مرا عزت نمودی تو را عزت کند، و پیامبر خدا صفرمود: «وقتی بزرگ و کریم قومی نزدتان آمد او را عزت کنید» [۶۴۱].
[۶۳۹] ضعیف. طبرانی در الاوسط (۵۲۶۱) در سند آن عون القیسی است که ضعیف است: المجمع (۸/ ۱۰۵). [۶۴۰] ۱۵/۸. [۶۴۱] ضعیف. طبرانی در الاوسط (۵۴۶۱) در سند آن مجهولانی وجود دارند: المجمع (۸/ ۱۶).