حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

پیامبر صو انداختن چادرش براى جریربن عبداللَّه تا بر آن بنشیند

پیامبر صو انداختن چادرش براى جریربن عبداللَّه تا بر آن بنشیند

طبرانی در الصغیر والأوسط از جریربن عبداللَّه بجلی سروایت نموده که: او در حالی نزد پیامبر صآمد، که وی در خانه شلوغی قرار داشت، و بر دروازه ایستاد، آن گاه پیامبر صبه طرف راست و چپ متوجه شد ولی گنجایشی ندید، بنابراین پیامبر صچادر خود را گرفت و جمع نمود و به طرف وی انداخت و گفت: «روی این بنشین»، و جریر آن را گرفت و به [سینه خود] چسباند و بوسید و دوباره به پیامبر صبرگرداند و گفت: ای رسول خدا، خداوند آن چنان که مرا عزت نمودی، تو را عزت کند، و پیامبر خدا صفرمود: «وقتی بزرگ و کریم قومی نزدتان آمد او را عزت کنید» [۶۳۹]. هیثمی [۶۴۰]می‏گوید: در این عون بن عمرو قیسی آمده، و ضعیف می‏باشد. و نزد طبرانی در الأوسط از ابوهریره سروایت است که: جریربن عبداللَّه سدر حالی داخل خانه شد که خانه پر بود، و جایی برای نشستن نیافت، آن گاه پیامبر خدا صلنگ و یا چادر خود را برای وی انداخت و گفت: «روی این بنشین»، و او آن را گرفت و بوسید و به خود چسباند و گفت: ای رسول خدا، خداوند، آن چنان که مرا عزت نمودی تو را عزت کند، و پیامبر خدا صفرمود: «وقتی بزرگ و کریم قومی نزدتان آمد او را عزت کنید» [۶۴۱].

[۶۳۹] ضعیف. طبرانی در الاوسط (۵۲۶۱) در سند آن عون القیسی است که ضعیف است: المجمع (۸/ ۱۰۵). [۶۴۰] ۱۵/۸. [۶۴۱] ضعیف. طبرانی در الاوسط (۵۴۶۱) در سند آن مجهولانی وجود دارند: المجمع (۸/ ۱۶).