صبر ابن مسعود بر مرگ برادرش عتبه
ابونعیم [۱۳۹۲]از عون روایت نموده، که گفت: هنگامی که به عبداللَّه ابن مسعود سخبر وفات برادرش عتبه سرسید، گریه نمود، به او گفته شد: آیا گریه میکنی؟ گفت: او برادر نسبیام بود، و همراهم با پیامبر خدا صبود ولی با این حال دوست ندارم که من قبل از وی میبودم [۱۳۹۳]، اینکه او بمیرد و من به خاطر اجر و ثواب و طلب رضای خدا صبر کنم، برایم محبوبتر است از اینکه من بمیرم و او بر من به خاطر طلب رضای خدا صبر نماید. و نزد ابن سعد [۱۳۹۴]از خیثمه سروایت است که گفت: هنگامی که به عبداللَّه خبر مرگ برادرش عتبه برسید، چشمهایش اشک ریخت و گفت: این رحمت و مهربانی است، که خداوند آن را آفریده است. و ابن آدم مالک آن نیست.
[۱۳۹۲] الحلیه (۲۵۳/۴). [۱۳۹۳] یعنی: قبل از وی میمردم. [۱۳۹۴] ۹۴/۴.