صحابه و بوسیدن دستها و پاهاى پیامبر ص
طبرانی در الأوسط از سلمه بن اکوع سروایت نموده، که گفت: با همین دستم با پیامبر صبیعت نمودم، و دستهایش را بوسیدیم ولی او آن را بد ندید. هیثمی [۸۶۸]میگوید: رجال وی ثقهاند، و در صحیح از وی فقط بیعت ذکر شده است. و ابویعلی از ابن عمر بروایت نموده که: وی دست پیامبر صرا بوسیده است. هیثمی [۸۶۹]میگوید: در این زید ابن ابی زیاد آمده، و وی لین الحدیث میباشد، و بقیه رجال وی رجال صحیحاند. و در جمع الفوائد [۸۷۰]از عمر سذکر شده است، که: وی پیامبر صرا بوسیده است، و درباره موصلی گفته است که: لین است. و این را ابوداود [۸۷۱]از ابن عمر ببه سند حسن، چنانکه عراقی [۸۷۲]میگوید، روایت نموده است. و طبرانی از کعب بن مالک سروایت نموده که: هنگامی که عذر وی نازل شد [۸۷۳]نزد پیامبر صآمد و دست وی را گرفت و آن را بوسید [۸۷۴]. هیثمی (۴۲/۸) میگوید: در این یحیی بن عبدالحمید حمانی آمده، و وی ضعیف میباشد، این را ابوبکر بن المقری در کتاب الرخصة در بوسیدن دست، چنانکه عراقی (۱۸۱/۲) میگوید، به سند ضعیف روایت نموده است.
و بخاری [۸۷۵]از ام ابان دختر وازع و او از جدش روایت نموده که: جدش وازع بن عامر سگفت: آمدیم و گفته شد: آن پیامبر خداست، و ما دست و پاهایش را گرفتیم و بوسیدیم. نزد وی همچنان [۸۷۶]از مزیده عبدی سروایت است که گفت: اشج سپیاده آمد، و دست پیامبر صرا گرفت و بوسید، پیامبر صبه او گفت: «در تو دو خصلت و اخلاقی است که خدا و رسولش آن را دوست میدارند»، گفت: خصلتی است که من با آن عادت گرفتهام، یا اینکه با من پیدا شدهاند؟ گفت: «نه، بلکه خصلت و اخلاقی است که تو بر آن پیدا و خلق شدهای»، اشج گفت: ثنا و ستایش خدایی راست که مرا بر خصلتی خلق نموده که خدا و رسولش آن را دوست میدارند [۸۷۷].
[۸۶۸] ۴۲/۸. [۸۶۹] ۴۲/۸. [۸۷۰] ۱۴۳/۲. [۸۷۱] آلبانی آن را در ضعیف ابوداوود (۱۱۷) ضعیف دانسته است. ابوداوود (۵۲۲۳). [۸۷۲] ۱۸۱/۲. [۸۷۳] یعنی: قبول توبه وی. [۸۷۴] ضعیف. طبرانی (۱۹/ ۹۵) در مورد الحمانی ابن حجر گفته است: حافظ است اما به سرقت حدیث متهم شده است: التقریب (۲/ ۳۵۲). [۸۷۵] الأدب (ص ۱۴۴). [۸۷۶] الأدب (ص۸۶). [۸۷۷] صحیح. بخاری در ادب المفرد (۵۸۴) و آلبانی آن را صحیح دانسته است.