گریه نمودن ثمامه، زید، ابوهریره و ابوحمید بر کشته شدن عثمان ش
ابونعیم از ابوالاشعث صنعانی روایت نموده، که گفت: بر صنعا امیری بود، که به او ثمامه بن عدی سگفته میشد - وی از جمله اصحاب بود - ، هنگامی خبر مرگ عثمان سرسید وی گریه نمود و گفت: این همان وقتی است که خلافت نبوت به پایان رسید، و جای خود را به پادشاهی و استبداد داد، کسی که بر چیزی غلبه نماید آن را میخورد [۷۵۸].
و ابن سعد [۷۵۹]از زیدبن علی روایت نموده که: زیدبن ثابت سدر روزی که منزل عثمان سمحاصره شده بود بر وی گریه مینمود. و از ابوصالح روایت است که گفت: ابوهریره سوقتی حادثه به شهادت رسیدن حضرت عثمان را به یاد میآورد گریه مینمود، افزود: گویی من از ابوهریره میشنوم که میگوید: آه، آه، و به آواز بلند میگرید. و از یحیی بن سعید روایت است که گفت: هنگامی که عثمان سبه قتل رسید ابوحمید ساعدی س- که از جمله حاضرین در بدر بود - گفت: بار خدایا، از جانب تو بر من لازم باشد که دیگر اینطور نکنم و آن طور نکنم، و تا تو را ملاقات ننمایم دیگر نخندم.
[۷۵۸] این چنین در منتخب الکنز (۲۷/۵) آمده. و ابن سعد (۸۰/۳) این را به مانند آن روایت نموده است. [۷۵۹] ۸۱/۳.