حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

حدیث ابن عباس در این باره

حدیث ابن عباس در این باره

بزار از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: کسی نزد پیامبر صآمد و به او گفت: این انصاراند که مردان و زنان‌شان در مسجد گریه می‏کنند، گفت: «چه آن‏ها را می‏گریاند؟» پاسخ داد: می‏ترسند، که وفات کنی. می‏افزاید: آن گاه پیامبر صبیرون آمد، و در حالی بر منبر خود نشست، که در لباسی خود را پیچیده بود، و دو طرف آن را به شانه‏های خود انداخته بود، و سر خود را با دستاری بسته بود، وی پس از حمد و ثنای خداوند گفت:

«اما بعد: ای مردم: مردم زیاد می‏شوند، و انصار کم می‏گردند، حتی که چون نمک در طعام می‏باشند، بنابراین اگر کسی چیزی از امرشان را به دست گرفت، باید از محسن و نیکوکارشان قبول نماید، و از گنهکارشان درگذرد» [۱۳۳]- [۱۳۴].

[۱۳۳] هیثمی در المجمع (۳۷/۱۰) می‏گوید: این را بزار از ابن کرامه از ابوموسی روایت نموده، و اکنون اسمای ایشان را نمی‏دانم، ولی بقیه رجال آن رجال صحیح‏اند، و در صحیح، بدون اولش تا این قول: آن گاه بیرون شد و نشست، آمده است. و در حاشیه خود به نقل از ابن حجر گفته است: ابن کرامه محمدبن عثمان بن کرامه، و ابن موسی عبداللَّه است، و هردوی‌شان از رجال صحیح‌اند. و این را ابن سعد (۲۵۲/۲) از ابن عباس به مانند آن روایت نموده است. [۱۳۴] بزار (۲۷۸۹) نگا: المجمع (۹/ ۲۲).