حدیث ابن عباس در این باره
بزار از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: کسی نزد پیامبر صآمد و به او گفت: این انصاراند که مردان و زنانشان در مسجد گریه میکنند، گفت: «چه آنها را میگریاند؟» پاسخ داد: میترسند، که وفات کنی. میافزاید: آن گاه پیامبر صبیرون آمد، و در حالی بر منبر خود نشست، که در لباسی خود را پیچیده بود، و دو طرف آن را به شانههای خود انداخته بود، و سر خود را با دستاری بسته بود، وی پس از حمد و ثنای خداوند گفت:
«اما بعد: ای مردم: مردم زیاد میشوند، و انصار کم میگردند، حتی که چون نمک در طعام میباشند، بنابراین اگر کسی چیزی از امرشان را به دست گرفت، باید از محسن و نیکوکارشان قبول نماید، و از گنهکارشان درگذرد» [۱۳۳]- [۱۳۴].
[۱۳۳] هیثمی در المجمع (۳۷/۱۰) میگوید: این را بزار از ابن کرامه از ابوموسی روایت نموده، و اکنون اسمای ایشان را نمیدانم، ولی بقیه رجال آن رجال صحیحاند، و در صحیح، بدون اولش تا این قول: آن گاه بیرون شد و نشست، آمده است. و در حاشیه خود به نقل از ابن حجر گفته است: ابن کرامه محمدبن عثمان بن کرامه، و ابن موسی عبداللَّه است، و هردویشان از رجال صحیحاند. و این را ابن سعد (۲۵۲/۲) از ابن عباس به مانند آن روایت نموده است. [۱۳۴] بزار (۲۷۸۹) نگا: المجمع (۹/ ۲۲).