حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قصه صحابى دیگرى در بوسیدن شکم پیامبر ص

قصه صحابى دیگرى در بوسیدن شکم پیامبر ص

عبدالرزاق از حسن روایت نموده که: پیامبر صبا مردی که خود را با رنگ زردی رنگ نموده بود، روبرو گردید و در دست رسول خدا صشاخه‏ای از خرما بود، پیامبرصگفت: «وَرْس [۱۰۹]را دور کن» و با آن شاخه خرما به شکم آن مرد زد و گفت: «آیا تو را از این منع نکرده بودم؟» در اثر آن ضربه شکمش خونین شد، آن گاه آن مرد گفت: قصاصم را بده، ای پیامبر خدا، مردم گفتند: آیا از پیامبر خدا قصاص می‏گیری؟ گفت: پوست هیچکس بر پوست من فضیلت ندارد. آن گاه پیامبر صشکم خود را برهنه نمود و گفت: «قصاص بگیر» در این موقع آن مرد شکم پیامبر صرا بوسید و گفت: این را برایت می‏گذارم تا در روز قیامت برایم شفاعت کنی [۱۱۰]- [۱۱۱].

[۱۰۹] ورس لباسی است که سرخرنگ باشد. به نقل از فرهنگ لاروس با اندک تغییر. م. [۱۱۰] این چنین در الکنز (۳۰۲/۷) آمده است. [۱۱۱] ضعیف. مرسل است. عبدالرزاق در مصنف خود (۱۸۰۳۸). از حسن بصورت مرسل.