حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

امتناع ایمن اسدى از قتال با مروان و آنچه در میان‌شان اتفاق افتاد

امتناع ایمن اسدى از قتال با مروان و آنچه در میان‌شان اتفاق افتاد

ابویعلی از عامر شعبی روایت نموده، که گفت [۴۷۰]: هنگامی که مروان با ضحاک بن قیس جنگید، به‌سوی ایمن بن خُرَیم اسدی سفرستاد و گفت: ما دوست داریم که با ما [در مقابل دشمن] بجنگی. گفت: پدر و عمویم در بدر حاضر بودند، و به من وصیت نموده‏اند، که با کسی که شهادت می‏دهد معبودی جز خدا نیست نجنگم، اگر برائتی از آتش برایم آورده‏ای به همراه تو می‏جنگم. گفت: برو، و به او ناسزا گفت و دشنامش داد، و ایمن شروع نموده می‏گفت:

لست مقاتلا رجلا يصلى
على سلطان آخر من قريش
أقاتل مسلمـاً فى غير شى‏ء
فليس بنافعى ماعشت عيشى
له سلطان وعلى اثمى
معاذ الله من جهل و طيش [۴۷۱]

[۴۷۰] صحیح. ابویعلی (۹۴۷). [۴۷۱] هیثمی (۲۹۶/۷) می‏گوید: این را ابویعلی و طبرانی به مانند آن روایت نموده‏اند، مگر اینکه در روایت طبرانی وی گفت:) و لست اقاتل رجلا یصلی، (و گفته:) معاذاللَّه من فشل و طیش (و گفته: آیا مسلمانی را بدون جرمی بکشم. و رجال ابویعلی، غیر زکریابن یحیای رحمویه که ثقه می‏باشد، رجال صحیح‌اند. بیهقی (۱۹۳/۸) این را از قیس بن ابی حازم و شعبی به مانند آن، روایت نموده است.