حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

اعتراض ام سلمه بر کسى که به على دشنام دهد

اعتراض ام سلمه بر کسى که به على دشنام دهد

احمد از ابوعبداللَّه جدلی [۶۷۸]روایت نموده، که گفت: نزد ام سلمه لوارد شدم، و او به من گفت: آیا رسول خدا صدر میان شما دشنام داده می‏شود؟ گفتم: معاذاللَّه، یا سبحان‏اللَّه، یا کلمه‏ای مانند آن، گفت: از پیامبر خدا صشنیدم که می‏گفت: «هر کس که علی را دشنام دهد، مرا دشنام داده است» [۶۷۹]. هیثمی (۱۳۰/۹) می‏گوید: رجال وی، غیر از ابوعبداللَّه جدلی که ثقه می‏باشد، رجال صحیح‌اند.

و نزد طبرانی و ابویعلی از ابوعبداللَّه جدلی روایت است که گفت: ام سلمه لبه من گفت: ای ابوعبداللَّه، آیا پیامبر خدا صدر میان شما دشنام داده می‏شود؟ گفتم: آیا رسول خدا صدشنام داده می‏شود؟ گفت: آیا علی و کسانی که او را دوست می‏دارند دشنام داده نمی‏شوند، در حالی که پیامبر صاو را دوست می‏داشت! [۶۸۰].

[۶۷۸] در اصل: «خدلی» آمده، که تصحیف می‏باشد. [۶۷۹] ضعیف. احمد (۶/ ۳۲۳) حاکم (۳/ ۱۲۱) نگا: الصحیحة (۳/ ۲۸۸) ضعیف الجامع (۵۶۸۱) و الضعیفة (۲۳۱۰) و در الضعیفه گفته است: منکر است /. همچنین در آن ابواسحاق السبیعی مختلط است. در سند آن نیز اضطراب وجود دارد. [۶۸۰] هیثمی می‏گوید: رجال طبرانی، غیر از ابوعبداللَّه که ثقه می‏باشد، رجال صحیح‌اند.و این را ابن ابی شیبه از ابوعبداللَّه به مانند آن، چنان که در المنتخب (۴۶/۵) آمده، روایت نموده است.