حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قصه عبداللَّه بن سلام با همسایه‏اش که وى را اذیت مى‏نمود

قصه عبداللَّه بن سلام با همسایه‏اش که وى را اذیت مى‏نمود

ابونعیم در المعرفه از محمد بن عبداللَّه بن سلام سروایت نموده که: وی نزد پیامبر خدا صآمد و گفت: همسایه‏ام مرا اذیت نموده است، پیامبر صگفت: «صبر کن»، باز برای دومین بار نزد وی آمد و گفت: همسایه‏ام مرا اذیت کرده است، پیامبر صگفت: «صبر کن»، باز برای بار سوم آمد و گفت: همسایه‏ام مرا اذیت نموده است، پیامبر صفرمود: «به‌سوی متاع [۸۲۰]خود رفته و آن را در کوچه بینداز، و وقتی کسی نزدت آمد بگو: همسایه‏ام مرا اذیت نموده است، به این صورت لعنت بر وی متحقق می‏گردد. کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، باید همسایه خود را عزت کند، و کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، باید مهمان خود را عزت نماید، و کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، سخن خیر بگوید، یا خاموش باشد» [۸۲۱].

[۸۲۰] هدف وسایل و اسباب منزل است، و از همین حدیث میتوانیم اهمیت رأی عمومی مردم، و توجه و عنایت پیامبر صرا به آن به درستی درک کنیم، موضوعی که در جهان کنونی از اهمیت به سزایی برخوردار است. م. [۸۲۱] این چنین در الکنز (۴۴/۵) آمده است.