حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

اشعار صفیه عمه پیامبر ص

اشعار صفیه عمه پیامبر ص

و طبرانی از عروه روایت نموده، که گفت: صفیه بنت عبدالمطلب لدر رثاء پیامبر خدا صگفت:

لَـهْفَ نفسى وبِتُّ كالـمسلوب
اَرقُبُ الليل فعلة الـمحروب
من هـموم وحسرة ارقتنى
ليت انى سُقيتها بشعوب
حين قالوا ان الرسول قد امسى
وافقته منية الـمكتوب
حين جئنا لال بيت محمد
فاشاب القذال اى مشيب
حين رأينا بيوته موحشات
ليس فيهن بعد عيش غريب
فعرانى لذاك حزن طويل
خالط القلب فهو كالـمرعوب

و همچنان گفته است،

الا يا رسول الله كنت رخاء نا
وكنت بنابرا ولم تك جافيا
وكان بنابرا رحيمـا نبينا
لبيك عليك اليوم من كان باكيا
لعمرى ما ابكى النبى لـموته
ولكن لـهوجٍ كان بعدك آتيا
كان على قلبى لفقد محمد
ومن حبه من بعد ذاك المكاويا
افاطِمَ صلى الله رب محمد
على جَدَثٍ امسى بيثرب ثاويا
ارى حسنا ايتمته و تركته
يبكى و يدعوجده اليوم نائيا
فدى لرسول الله امى وخالتى
وعمى ونفسي قصره وعياليا
صبرتَ و بلغت الرسالة صادقا
ومُتَّ صليب الدين ابلج صافيا
فلوان رب العرش ابقاك بيننا
سعدنا ولكن امره كان ماضيا
عليك من الله السلام تحية
وادخلت جنات من العدن راضيا [۱۷۹]

هیثمی [۱۸۰]می‏گوید: این را طبرانی روایت نموده، و اسناد آن حسن است. و نزد طبرانی از محمدبن علی بن حسین روایت است که گفت: هنگامی که رسول خدا صوفت نمود، صفیه لدر حالی بیرون شد که به چادر خود اشاره می‏نمود و می‏گفت:

قدكان بعدك انباء وهَنْبَثَة [۱۸۱]
لوكنت شاهدها لم تكثرالـخطب

هیثمی [۱۸۲]می‏گوید: رجال وی رجال صحیح‌اند، مگر محمد، صفیه را درک ننموده است. و بخاری و بغوی از غُنَیم بن قیس روایت نموده‏اند، که گفت: از پدرم کلماتی را شنیدم که آن‏ها را هنگامی که پیامبر صوفات نمود گفت و آن چنین است [۱۸۳]:

الالى الويل على محمد
قدكنت في حياته بمقعد
ابيت ليلى آمنا الى الغد

[۱۷۹] حسن. طبرانی (۲۴/ ۳۲۰) نگا: المجمع (۳۹۲۹). [۱۸۰] هیثمی (۳۹/۹) [۱۸۱] ضعیف منقطع. طبرانی (۲۴/ ۳۲۱) محمد بن علی بن الحسین صفیه را درک نکرده است: هیثمی (۹/ ۳۹). [۱۸۲] همان منبع (۳۹/۹). [۱۸۳] این چنین در الإصابه (۲۶۴/۳) آمده است. و بزار این را به مانند آن روایت کرده است. هیثمی (۳۹/۹) میگوید: رجال آن رجال صحیح‌اند، غیر بِشربن آدم که ثقه می‏باشد، و ابن سعد (۸۹/۷) این را به معنای آن روایت نموده است.