حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

حدیث ابوذر که: خداوند سه تن را دوست مى‏دارد و سه تن را بد مى‏بیند

حدیث ابوذر که: خداوند سه تن را دوست مى‏دارد و سه تن را بد مى‏بیند

احمد و طبرانی که لفظ از طبرانی است از مطرب بن عبداللَّه سروایت نموده‏اند که گفت: از ابوذر حدیثی به من می‏رسید، و علاقه‏مند بودم تا وی را ملاقات کنم، بعد با وی ملاقات نمودم و گفتم: ای ابوذر، حدیثت به من می‏رسید و علاقمند بودم تا تو را ملاقات کنم، گفت: آه، چقدر خوب [۸۲۵]! حالا که مرا ملاقات نمودی آن را در میان بگذار. گفتم: حدیثی به من رسیده، که رسول خدا صآن را برایت گفته است: «خداوند سه تن را دوست می‏دارد، و سه تن را بد می‏بیند»، گفت: درباره خود فکر نمی‏کنم که بر پیامبر خدا صدروغ بگویم. می‏گوید: گفتم: این سه تن که خداوند آن‏ها را دوست می‏دارد کی‏اند؟ گفت: «مردی که در راه خدا با صبر و نیت ثواب جنگید، تا اینکه به قتل رسید»، و این را شما نزدتان در کتاب خداوند می‏یابید، بعد از آن تلاوت نمود:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ٤[الصف: ۴].

ترجمه: «خداوند کسانی را دوست می‏دارد، که در راه او همچون بنیان آهنین پیکار می‏کنند».

گفتم: و دیگر کی؟ گفت: «مردی که همسایه بدی دارد، و او را اذیت می‏نماید، و او بر اذیت وی صبر می‏کند تا اینکه خداوند چاره وی را از طرف او به زندگی با مرگ نماید»... و حدیث را متذکر شده [۸۲۶]. هیثمی (۱۷۱/۸) می‏گوید: اسناد طبرانی و یکی از اسنادهای احمد رجال‌شان رجال صحیح‌اند، و این را نسائی و غیر وی بدون ذکر همسایه روایت نموده‏اند. ابن المبارک، ابوعبید در الغریب، خرائطی و عبدالرزاق از عبدالرحمن بن قاسم و او از پدرش روایت نموده‏اند که: ابوبکر در حالی از نزد عبدالرحمن بن ابی بکر بعبور نمود، که وی با یکی از همسایه‏های خود در ستیز و مخاصمه بود، ابوبکر گفت: با همسایه ات مخاصمه مکن، چون این باقی می‏ماند و مردم می‏روند. این چنین در الکنز (۴۴/۵) آمده است.

[۸۲۵] در نص: «لله تبارک و تعالی ابوک!» آمده و این کلامی است که در وقت توصیف و تعجب از یک شخص گفته می‏شود و معنای تحت اللفظی آن مراد نمی‏باشد بلکه مرادش چنین است: چقدر شخص خوب و انسان خوب هستی. م. [۸۲۶] صحیح. احمد (۵/ ۱۵۳) طبرانی (۲/ ۱۶۱) حاکم (۲/ ۸۹) آلبانی آن را در صحیح الترغیب (۱۷۹۱) و (۲۵۶۹) و الصحیحة (۶۵) صحیح دانسته است.