قناعت على و وصیتش و وصیت سعد به قناعت
عسکری از ابوجعفر روایت نموده، که گفت: علی ساز خرمای ناسره و خشک خورد، بعد آب نوشید، و بر شکم خود زد و گفت: کسی که شکمش او را داخل آتش سازد. خداوند او را دور راند، بعد چنین تمثیل آورد.
فإنك مهمـاتعط بطنك سؤله
وفرجك نالا منتهى الذّم أجمعا
ترجمه: «تو هر گاهی که خواهش شکم و فرجت را برآورده سازی و بدهی، هردوی آنها انتهای پستی را نصیب شدهاند» [۱۶۵۹]. و نزد دینوری از شعبی روایت است که گفت: علی بن ابی طالب فرمود: ای فرزند آدم، فکر [۱۶۶۰]فردا را بر فکر امروز مقدم مساز، اگر اجلت نیامده باشد، رزقت در فردا میآید، و بدان که اگر مال را اضافه از مصرفت جمع و کسب کنی، آن را برای غیرت ذخیره مینمایی [۱۶۶۱]. و ابن عساکر از سعد سروایت نموده، که وی برای فرزندش گفت: ای فرزندم، اگر توانگری را طلب نمودی، به قناعت طلبش کن، چون کسی که از قناعت بهرهمند نباشد، مال غنیاش نمیسازد [۱۶۶۲].
[۱۶۵۹] این چنین در الکنز (۱۶۱/۲) آمده است. [۱۶۶۰] یعنی فکر اینکه فردا چه طور خواهد شد و چه خواهد نمودم. م. [۱۶۶۱] این چنین در الکنز (۱۶۱/۲) آمده است. [۱۶۶۲] این چنین در الکنز (۱۶۱/۲) آمده است.