حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

سلام دادن بر مسلمان قصه ابوبکر سدر این باره

سلام دادن بر مسلمان قصه ابوبکر سدر این باره

طبرانی در الکبیر والأوسط - که راویان یکی از اسنادهای الکبیر در صحیح مورد اعتبار و قابل حجت آورده‏اند - از غر - اغر مزینه - روایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صبه من یک پیمانه خرما امر نمود که نزد مردی از انصار بود، وی مرا در اعطای آن معطل ساخت، و من در ارتباط با وی با پیامبر خدا صصحبت نمودم، «ای ابوبکر صبحگاهان برو و خرمای وی را برایش بگیر»، و ابوبکر س[حاضر بودن] بعد از نماز صبح در مسجد را با من وعده گذاشت، و او را در همان جایی یافتم که مرا وعده نموده بود، و هردو به راه افتادیم، و هر گاهی که ابوبکر را مردی از دور می‏دید به او سلام می‏کرد، آنگاه ابوبکر گفت: آیا فضایلی را که قوم به سبب سلام دادن بر تو به دست میآورند نمی‏بینی، بعد از این هیچ کس در سلام دادن بر تو سبقت نکند. بعد از آن وقتی مردی از دور آشکار می‏شد، قبل از اینکه او به ما سلام کند، به او سلام می‏دادیم [۸۳۱]. این چنین در الترغیب (۲۰۶/۴) آمده است. و این را همچنان بخاری در الأدب (ص۱۴۵) و ابن جریر و ابونعیم و خرائطی، چنانکه الکنز (۵۲/۵) آمده، روایت نموده‏اند.

و نزد ابن ابی شیبه از زهره بن خمیصه سروایت است که گفت: من پشت سر ابوبکر سسوار بودم، ووقتی از کنار گروهی می‏گذشتیم و بر آن‏ها سلام می‏دادیم، آن‏ها بیشتر از سلام ما به ما جواب می‏دادند، ابوبکر سگفت: از ابتدای امروز مردم بر ما غالب بوده‏اند، و در لفظی آمده است: امروز مردم نسبت به ما خیر زیادی را نصیب شدند.

و نزد بخاری در الأدب از عمر سروایت است که گفت: من در عقب ابوبکر سسوار بودم، و او بر گروهی می‏گذشت و می‏گفت: السلام علیکم، می‏گفتند: السلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته، ابوبکر گفت: امروز مردم نسبت به ما خیر زیادی را نصیب شدند [۸۳۲]. این چنین در الکنز (۵۳ ۵۲/۵) آمده است.

[۸۳۱] حسن. طبرانی در الکبیر (۱/ ۳۰۰) و بخاری در ادب المفرد (۹۸۴) و آلبانی آن در در صحیح الادب (۷۵۵) و صحیح الترغیب (۲۷۰۲) حسن دانسته است. [۸۳۲] صحیح. بخاری در ادب المفرد (۹۸۷) و آلبانی آن را در صحیح الادب (۷۵۸) صحیح دانسته است.