صبر ابواحمد بن جحش بر وفات خواهرش زینب
ابن سعد [۱۳۹۵]از عبداللَّه بن ابی سلیط سروایت نموده، که گفت: ابواحمد بن جحش را دیدم که تخت زینب بنت جحش را در حالی که خود کور بود حمل مینمود و گریه میکرد، و وی از عمر سشنید که میگفت: ای ابواحمد، از تخت کنار برو تا مردم اذیتت نکنند، و بر تخت وی ازدحام نموده بودند، ابواحمد پاسخ داد: ای عمر به سبب همین بود که خیرهای زیادی به دست آوردم و همین گریه است که حرارت و گرمی آنچه را من مییابم سرد میکند، عمر سگفت: باش، باش [۱۳۹۶].
[۱۳۹۵] ۸۰/۸. [۱۳۹۶] نزدیک میت باش یا گریه کن.