حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

گریه نمودن ابوبکر در وقت بیعت پدرش و علاقمندى وى به اسلام آوردن ابوطالب

گریه نمودن ابوبکر در وقت بیعت پدرش و علاقمندى وى به اسلام آوردن ابوطالب

عمربن شَبّه، ابویعلی و ابوبِشْر سمویه در فوائد خود از انس سدر قصه اسلام آوردن ابوقحافه سروایت نموده‏اند که گفت: هنگامی که دست خود را برای بیعت نمودن با وی دراز نمود، ابوبکر سگریست، پیامبر صپرسید: «چه تو را می‏گریاند؟» گفت: اگر دست عمویت به جای دست وی می‏بود و اسلام می‏آورد و خداوند چشمت را روشن می‏نمود برایم از اینکه این باشد پسندیده‏تر می‏بود [۶۲].

و نزد طبرانی و بزار از ابن عمر بروایت است که گفت: ابوبکر سدر فتح مکه پدرش ابوقحافه را که پیرمردی نابینا بود دستش را گرفت و نزد پیامبر خدا صآورد، پیامبر خدا صبه او گفت: «چرا شیخ را در خانه‏اش نگذاشتی که ما نزدش بیاییم؟» گفت: خواستم خداوند به او اجر و پاداش عطا کند، و من به اسلام آوردن ابوطالب، از اسلام آوردن پدرم بسیار خوشنود می‏بودم، و به این عمل، ای پیامبر خدا، چشم روشنی تو را التماس می‏کنم. پیامبر خدا صفرمود: «راست گفتی» [۶۳]- [۶۴].

[۶۲] سند این صحیح است. و حاکم این را ازین وجه روایت نموده، و گفته است: به شرط شیخین صحیح است. این چنین در الإصابه (۱۱۶/۴) آمده است. [۶۳] هیثمی (۱۷۴/۶) می‏گوید: در این موسی بن عبیده آمده و ضعیف می‏باشد. [۶۴] ضعیف. بزار (۱۸۲۳) در سند آن موسی بن عبیدة ضعیف است.