توضیح ابوبکر بر منبر درباره معناى این آیه: عَلَیکمْ اَنْفُسَکمْ
ابن ابی شیبه، احمد، عبدبن حمید، عدنی، ابن منیع، حمیدی، ابوداود، ترمذی - و گفته: حسن و صحیح است -، نسائی، ابن ماجه، ابویعلی، ابونعیم در المعرفة، دار قطنی در العلل - و گفته: همه راویان آن ثقهاند - ، بیهقی، سعیدبن منصور و غیر ایشان از قیس بن ابی حازم روایت نمودهاند که گفت: هنگامی که ابوبکر سبه خلافت برگزیده شد، به منبر بالا رفت و بعد از حمد خداوند گفت: شما ای مردم، این آیه را میخوانید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ﴾[المائدة: ۱۰۵].
ترجمه: «ای کسانی که ایمان آوردهاید مراقب خود باشید، هنگامی شما هدایت یافتید گمراهی کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند».
و شما این را در غیر جاهایش وضع میکنید [۱۶۱۰]، من از پیامبر خدا صشنیدم که میگفت: «مردم وقتی که منکر را دیدند، و آن را تغییر ندادند، نزدیک میباشد که خداوند تمام آنها را به عذاب گرفتار نماید» [۱۶۱۱].
و نزد ابن مردویه از ابن عباس بروایت است که گفت: ابوبکر سروزی که به خلیفه پیامبر خدا صمسمی گردید بر منبر رسول خدا صنشست، و خداوند را ستوده بر او ثنا گفت، و بر پیامبر صدرود فرستاد، بعد از آن دستهای خود را بازکرد، و بر جای نشستن پیامبر صبر منبر گذاشت و گفت: از دوست در حالی که در همین جا نشسته بود شنیدم که این آیه را تفسیر مینمود:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ﴾،
بعد آن را تفسیر نمود، و تفسیر وی برای ما این بود که گفت: «آری، هر قومی که در میان آنها عمل بدی انجام شود، و در میانشان فساد صورت پذیرد، و آنها نه آن را تغییر دهند و نه هم به آن انکار کنند، بر خداوند حق میگردد تا آنها را همه به عذاب مبتلا کند، و بعد از آن دعایشان را قبول ننماید»، بعد انگشتان خود را داخل گوشهایش نمود و گفت: اگر این را از دوست نشنیده باشم، این دو کر شوند [۱۶۱۲]. و بیهقی از ابوبکر سروایت نموده، که گفت: وقتی که قومی در میان قوم دیگری فساد نمایند و قوم ثانی از قوم اول قویتر باشند، ولی علیرغم آن باز هم دست آنها را از فساد باز ندارند، خداوند بر آنان بلایی را نازل میکند، و بعد آن را از ایشان دور نمیسازد [۱۶۱۳].
[۱۶۱۰] یعنی از آن به عدم لزوم امر به معروف و نهی از منکر استدلال میکنید. م. [۱۶۱۱] صحیح. ابوداوود (۴۳۸۸) ترمذی (۲۱۶۸) ابن ماجه (۴۰۰۵) احمد (۱/ ۲، ۵، ۷، ۹) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۱۶۱۲] این چنین در کنز العمال (۱۳۸/۲) آمده است. [۱۶۱۳] این چنین در الکنز (۱۳۸/۲) آمده است.