حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

شکرگزارى عمر به خاطر بلندى منزلتش از طرف خداوند و قولش درباره شکر و صبر

شکرگزارى عمر به خاطر بلندى منزلتش از طرف خداوند و قولش درباره شکر و صبر

ابن سعد و ابن عساکر از سلیمان بن یسار روایت نموده‏اند که گفت: عمربن خطاب سبر ضجنان [۱۴۱۶]عبور نمود و گفت: من خود را در حالی می‏دیدم که در این مکان برای خطاب می‏چرانیدم، و او به خدا سوگند، تا جایی که من میدانم درشتخوی و سخت بود، و بعد از آن عهده دار امر امت محمد صشدم، سپس برای تمثیل چنین گفت:

لاشيء فيمـا ترى الا بشاشته
يبقى الإله ويودى الـمـال والولد

ترجمه: «در چیزی که می‏بینی جز شادمانیش چیزی نیست، اللَّه باقی می‏ماند و مال و فرزند هلاک می‏شوند» [۱۴۱۷].

بعد از آن به شتر خود گفت: حوب [۱۴۱۸].

و ابن عساکر از عمر سروایت نموده، که گفت: اگر دومرکب به من داده شوند: مرکب شکر و مرکب صبر، باکی ندارم که کدام‌شان را سوار شوم [۱۴۱۹]

[۱۴۱۶] کوهی است نزدیک مکه. [۱۴۱۷] محفوظ این بند این چنین است: «لاشی‏ء فیماتری تبقی بشاشته»، «در آنچه می‏بینی چیزی نیست که بشاشتش باقی بماند». [۱۴۱۸] این چنین در منتخب الکنز (۴۱۷/۴) آمده است. [۱۴۱۹] این چنین در المنتخب (۴۱۷/۴) آمده است.