صبر ام حارثه بر مرگ پسرش
بخاری و مسلم از انس سروایت نمودهاند که: حارثه بن سراقه سدر روز بدر به قتل رسید، موصوف در جمله نظاره کنندگان جنگ بود [۱۳۵۸]، و او را تیر نامعلومی رسید و به قتلش رسانید، آنگاه مادرش آمد و گفت: ای رسول خدا، مرا از حارثه خبر بده، اگر در جنت باشد صبر میکنم، وگرنه، خدا خواهد دید که چه کار میکنم - یعنی نوحه و فریاد میکشم، و نوحه و فریاد تا آن وقت حرام نشده بود - ، پیامبر خدا صبه او گفت: «وای بر تو، آیا عقل خود را از دست دادهای؟! آن هشت جنت است، به پسر تو فردوس اعلی رسیده است» [۱۳۵۹]. این چنین در البدایه (۲۷۴/۳) آمده. و این را بیهقی [۱۳۶۰]از انس به مانند آن روایت نموده، و در روایتی آمده: اگر در جنت باشد صبر میکنم، و اگر غیر آن باشد بر وی به سختی گریه میکنم، گفت: «ای ام حارثه، چندین جنت در جنت است، و به فرزند تو فردوس اعلی رسیده است» [۱۳۶۱]. و طبرانی آن را [۱۳۶۲]، از حصن بن عوف خثعمی سبه معنای آن روایت کرده، و در حدیث وی آمده، که گفت: «ای ام حارثه آن یک جنت نیست، بلکه جنتهای زیادی است، و او در فردوس اعلی است»، گفت: پس صبر میکنم. و ابن نجار این را از انس به شکل طویل [۱۳۶۳]، روایت نموده است، و در حدیث وی آمده: ام حارثه گفت: ای پیامبر خدا، اگر در جنت باشد، نه گریه میکنم، و نه اندوهگین میشوم، و اگر در آتش باشد، تا در دنیا زنده هستم، گریه میکنم، گفت: «ای ام حارث - یا حارثه - آن یک جنت نیست، بلکه جنت در جنت هاست، و حارث در فردوس اعلی است». آن گاه او در حالی برگشت که میخندید و میگفت: به به، ای حارث!!.
[۱۳۵۸] از کسانی که قتال را تماشا میکنند، و خود در آن شرکت نمینمایند. [۱۳۵۹] بخاری (۳۹۸۲) تزمذی (۳۱۷۴۱) احمد (۳/ ۲۶، ۲۶۴، ۲۷۲). [۱۳۶۰] ۲۷۳/۹. [۱۳۶۱] این را ابن ابی شیبه، چنانکه در الکنز (۲۷۳/۵) آمده، و حاکم (۲۰۸/۳)، و ابنسعد (۶۸/۳) از این به معنای آن روایت نمودهاند. [۱۳۶۲] چنانکه در الکنز (۲۷۵/۵) آمده. [۱۳۶۳] چنانکه در الکنز (۲۶/۷) آمده.