حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

صبر ام حارثه بر مرگ پسرش

صبر ام حارثه بر مرگ پسرش

بخاری و مسلم از انس سروایت نموده‏اند که: حارثه بن سراقه سدر روز بدر به قتل رسید، موصوف در جمله نظاره کنندگان جنگ بود [۱۳۵۸]، و او را تیر نامعلومی رسید و به قتلش رسانید، آن‏گاه مادرش آمد و گفت: ای رسول خدا، مرا از حارثه خبر بده، اگر در جنت باشد صبر می‏کنم، وگرنه، خدا خواهد دید که چه کار می‏کنم - یعنی نوحه و فریاد می‏کشم، و نوحه و فریاد تا آن وقت حرام نشده بود - ، پیامبر خدا صبه او گفت: «وای بر تو، آیا عقل خود را از دست داده‏ای؟! آن هشت جنت است، به پسر تو فردوس اعلی رسیده است» [۱۳۵۹]. این چنین در البدایه (۲۷۴/۳) آمده. و این را بیهقی [۱۳۶۰]از انس به مانند آن روایت نموده، و در روایتی آمده: اگر در جنت باشد صبر می‏کنم، و اگر غیر آن باشد بر وی به سختی گریه می‏کنم، گفت: «ای ام حارثه، چندین جنت در جنت است، و به فرزند تو فردوس اعلی رسیده است» [۱۳۶۱]. و طبرانی آن را [۱۳۶۲]، از حصن بن عوف خثعمی سبه معنای آن روایت کرده، و در حدیث وی آمده، که گفت: «ای ام حارثه آن یک جنت نیست، بلکه جنت‏های زیادی است، و او در فردوس اعلی است»، گفت: پس صبر می‏کنم. و ابن نجار این را از انس به شکل طویل [۱۳۶۳]، روایت نموده است، و در حدیث وی آمده: ام حارثه گفت: ای پیامبر خدا، اگر در جنت باشد، نه گریه می‏کنم، و نه اندوهگین می‏شوم، و اگر در آتش باشد، تا در دنیا زنده هستم، گریه می‏کنم، گفت: «ای ام حارث - یا حارثه - آن یک جنت نیست، بلکه جنت در جنت هاست، و حارث در فردوس اعلی است». آن گاه او در حالی برگشت که می‏خندید و می‏گفت: به به، ای حارث!!.

[۱۳۵۸] از کسانی که قتال را تماشا می‏کنند، و خود در آن شرکت نمی‏نمایند. [۱۳۵۹] بخاری (۳۹۸۲) تزمذی (۳۱۷۴۱) احمد (۳/ ۲۶، ۲۶۴، ۲۷۲). [۱۳۶۰] ۲۷۳/۹. [۱۳۶۱] این را ابن ابی شیبه، چنانکه در الکنز (۲۷۳/۵) آمده، و حاکم (۲۰۸/۳)، و ابن‏سعد (۶۸/۳) از این به معنای آن روایت نموده‏اند. [۱۳۶۲] چنانکه در الکنز (۲۷۵/۵) آمده. [۱۳۶۳] چنانکه در الکنز (۲۶/۷) آمده.