ترغیب عمر سبه قناعت
ابن المبارک از عبداللَّه بن عبید روایت نموده، که گفت: عمربن الخطاب سبر تن احنف سپیراهنی را دید و گفت: ای احنف این پیراهنت را به چند نگرفتی؟ گفت: این را به دوازده درهم گرفتم، عمر سگفت: و ای بر تو چرا به شش درهم گرفتی، و باقی آن در آنچه میبود که میدانی؟ [۱۶۵۶]. و ابن ابی حاتم از حسن بصری روایت نموده، که گفت: عمربن الخطاب سبه ابوموسای اشعری سنوشت: به رزقت [۱۶۵۷]در دنیا قناعت کن، چون رحمان بعضی از بندگان خود را بر بعضی در رزق فضیلت داده است، بلکه به آن هر یکی را آزمایش میکند، کسی را که برایش گشایش آورده میآزماید که شکرگزاری وی در آن چگونه است، و شکر وی برای خداوند ادا نمودن آنچه است، که خداوند بر وی در آنچه برایش رزق داده و عطا نموده فرض گردانیده است [۱۶۵۸].
[۱۶۵۶] این چنین در الکنز (۱۶۱/۲) آمده است. [۱۶۵۷] با اصلاح از پاورقی، چون در اصل «روحت» آمده است. م. [۱۶۵۸] این چنین در الکنز۱۶۱/۲) آمده است.