حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

درخواست پیامبر صاز عبداللَّه بن عمرو تا معاشرت همسرش را نیکو دارد

درخواست پیامبر صاز عبداللَّه بن عمرو تا معاشرت همسرش را نیکو دارد

ابونعیم [۱۸۳۸]از عبداللَّه بن عمرو بروایت نموده، که گفت: پدرم زنی را از قریش به نکاحم درآورد، هنگامی که نزدم وارد شد، به سبب قوتی که برای عبادت در روزه و نماز داشتم به وی نزدیک نمی‏شدم. آن گاه عمروبن‏عاص نزد همسرم آمد و به او گفت: شوهرت را چگونه یافتی؟ پاسخ داد: بهترین مردان - یا بهترین شوهر - ، مردی که نه ستر و پرده ما را نظر نموده و نه به بستر ما نزدیک گردیده است، آن گاه [پدرم] به من روی آورد و سرزنشم نمود و دشنامم داد، و با زبانش مورد عتابم قرار داده گفت: زنی را از قریش که از حیثیت و شرف برخوردار است به نکاحت درآوردم، و تو بر او تنگ گرفتی و او را بازداشتی [۱۸۳۹]و چنین نمودی! بعد از آن به‌سوی پیامبر صبه راه افتادید و از من شکایت نمود، آن گاه پیامبر صدنبال من فرستاد و نزدش آمدم، به من گفت: «آیا روز را روزه می‏گیری؟» پاسخ دادم: بلی، گفت: «و شب را هم قیام می‏کنی؟» پاسخ دادم: بلی، فرمود: «ولی من روزه می‏گیرم، و افطار می‏کنم، نماز می‏گزارم، و خواب می‏شوم، و با زنان نیز یکجای می‏شوم، بنابراین کسی که از سنتم روی گرداند از من نیست»، و گفت: «قرآن را در هر ماه بخوان» [۱۸۴۰]. گفتم خود را از این قوی‏تر می‏یابم، فرمود: «پس آن را در هر ده روز بخوان»، گفتم خود را از این قوی‏تر می‏یابم، فرمود: «بنابراین آن را در هر سه روز بخوان» و افزود: «از هر ماه سه روز روزه بگیر»، گفتم: من از آن قوی ترم، و تا آن وقت برایم بلند نموده رفت که گفت: «یک روز روزه بگیر و یک روز بخور، چون این بهترین روزه هاست، و این روزه برادرم داود ÷است»، حصین در حدیث خود می‏گوید: بعد از آن پیامبر صفرمود: «برای هر عابد نشاط و رغبتی است، و برای هر نشاط و رغبت سستی و شکستگی است، یا به‌سوی سنت یا به‌سوی بدعت، کسی که سستی و شکستگی‏اش به‌سوی سنت باشد هدایت شده، و کسی که سستی و شکستگی‏اش به‌سوی غیر آن باشد هلاک گردیده است». مجاهد می‏گوید: عبداللَّه بن عمرو وقتی که ضعیف و بزرگ سال هم شده بود، همان روزها را همچنان روزه می‏گرفت، روزهای چندی را متصل روزه می‏گرفت، و بعد از آن روزهایی را افطار می‏نمود تا قوی گردد، می‏افزاید: و وظیفه خود را در قرآن نیز تلاوت می‏نمود، گاهی زیاد می‏نمود و گاهی کم، ولی آن را در وقت معینش به سر می‏رسانید، یا در هفت روز یا در سه روز، و بعد از آن می‏گفت: اگر رخصت رسول خدا صرا می‏پذیرفتم برایم از آنچه او به آن امرم نمود پسندیده‏تر بود، ولی از او در حالی جدا شدم که به این امر عمل می‏نمودم، و حالا نمی‏پسندم که این را ترک نمایم و به غیر آن عمل کنم [۱۸۴۱]. این را همچنان بخاری به تنهایی خود، چنان که در صفه الصفوه (۲۷۱/۱) آمده، به مانند آن به شکل طویل، روایت کرده است.

[۱۸۳۸] الحلیه (۲۸۵/۱). [۱۸۳۹] یعنی: با وی معامله‏ای را که همسران از شوهران توقع می‏داشته باشند انجام ندادی، و خودش را هم نگذاشتی به دلخواه خود کاری بکند، به این سبب گویی تو وی را تحت فشار قرار داده‏ای و با برآورده نساختن خواهشاتش او را بازداشته‏ای. [۱۸۴۰] در هر ماه یکبار قرآن را ختم کن. م. [۱۸۴۱] بخاری (۵۰۵۲) مسلم (۱۸۵۹) احمد (۲/ ۱۵۸) ترمذی (۲۴۵۳).