روش عبدالرحمن بن عوف، ابن عمر و ابن عباس شدر لباس پوشیدن
ابن سعد [۱۹۵۲]از سعدبن ابراهیم روایت نموده، که گفت: عبدالرحمن بن عوف سچادر یا لباسی را میپوشید که پانصد یا چهارصد درهم قیمت میداشت. و ابونعیم [۱۹۵۳]از قرعه روایت نموده، که گفت: بر تن ابن عمر بجامه درشت و سختی را دیدم، به او گفتم: ای عبدالرحمن من برای تو جامه نرمی آوردهام، که در خراسان ساخته میشود، اگر آن را بر تن تو ببینم چشم هایم روشن میشود، چون بر تن تو جامه درشت و سختی است، گفت: آن را برایم نشان بده تا ببینمش. میگوید: آن را با دست خود لمس نمود و گفت: آیا این ابریشم است؟ گفتم: نخیر، این از پنبه است، گفت: از پوشیدن آن میترسم، میترسم که متکبر فخرکننده باشم، و خداوند هیچ متکبر فخر کنندهای را دوست نمیدارد. و نزد وی همچنان از عبداللَّه بن حبیش روایت است که گفت: بر تن ابن عمر دو لباس معافری [۱۹۵۴]دیدم، که پیراهنش تا نصف ساق بود [۱۹۵۵].
و نزد ابونعیم [۱۹۵۶]از وقدان روایت است که گفت: از ابن عمر در حالی که مردی از وی پرسید کدام لباس را بپوشم، شنیدم که گفت: لباسی را که بیعقلان و بیخردان تو را در آن حقیر و خوار نشمرند، و دانشمندان به آن عتابت نکنند، گفت: آن کدام لباس است؟ پاسخ داد: مابین پنج الی بیست درهم. و ابونعیم [۱۹۵۷]از ابواسحاق روایت نموده، که گفت: ابن عمر را دیدم که تا نصف ساقهایش ازار میپوشید. و نزد وی همچنان از او روایت است که گفت: تنی چند از اصحاب رسول خدا صاسامه بن زید، (زیدبن) ارقم، براء بن عازب و ابن عمر شرا دیدم که تا نصفهای ساقشان ازار میپوشیدند. و ابونعیم [۱۹۵۸]از عثمان بن ابی سلیمان روایت نموده که: ابن عباس بیک لباس را هزار درهم خرید و پوشید.
[۱۹۵۲] ۱۳۱/۳. [۱۹۵۳] الحلیه (۳۰۲/۱). [۱۹۵۴] منسوب به قبیله معافر که از یمن است. [۱۹۵۵] این را ابن سعد (۱۷۵/۴) از عبداللَّه بن حنش به مانند آن روایت کرده است. [۱۹۵۶] ۳۰۲/۱. [۱۹۵۷] الحلیه (۳۴۱/۴). [۱۹۵۸] الحلیه (۳۲۱/۱).