حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

بیانیه بزرگى از على سدر بیان فضیلت شیخین

بیانیه بزرگى از على سدر بیان فضیلت شیخین

نزد خیثمه ، لألکائی، ابوالحسن بغدادی، شیرازی، ابن منده و ابن عساکر از سوید بن غفله روایت است که گفت: بر قومی گذشتم که ابوبکر و عمر برا یاد می‏نمودند، و آن‏ها را عیبجویی و بی‌احترامی می‏نمودند. آن گاه نزد علی سآمدم و این را به او متذکر شدم، فرمود: هر کس که جز خوبی و نیکویی درباره آن‏ها در دل پنهان نموده باشد خدا لعنتش کند، آن‏ها دو برادر رسول خدا ص، و وزیران وی بودند! بعد از آن به منبر بالا رفت و خطبه بلیغی ایراد نموده گفت:

چرا اقوامی دو سید قریش و دو پدر مسلمین را به چیزهایی یاد می‏کنند که من از [گفتن] آن پاک هستم و از آنچه می‏گویند بیزارم، و بر آنچه می‏گویند سزا دهنده‏ام؟ سوگند به ذاتی که دانه را رویانید، و نطفه را از عدم به وجود آورد، که آن دو را مؤمن متقی دوست می‏دارد، و انسان پست بد می‏بیند، پیامبر خدا صرا به صدق و وفا یاری نمودند، امر می‏کردند و نهی می‏نمودند، و تنبیه می‏کردند، در آنچه انجام می‏دادند از رأی رسول خدا صتجاوز نمی‏نمودند، و پیامبر خدا صهیچ رأیی را چون رأی آن‏ها نمی‏دید، و هیچ دوست را مثل آن دو دوست نمی‏داشت، رسول خدا صدر حالی درگذشت که او و مردم از آن دو راضی بودند، بعد از آن [در زندگی پیامبر ص]ابوبکر نماز را به عهده گرفت، و هنگامی که خداوند نبی خود را قبض نمود، مسلمانان او را بر آن [۷۴۰]برگزیدند، و زکات را به‌سوی او روانه ساختند چون آن‏ها - [نماز و زکات] - به هم متصل‏اند، و من اولین کسی از بنی عبدالمطلب بودم که خلافت را برای وی نام می‏برد، ولی او آن را نمی‏خواست، و دوست می‏داشت تا یکی از ما به عوض وی آن را به دوش بگیرد، و او به خدا سوگند، از بهترین کسانی بود که باقی مانده بودند، و در مهربانی از همه مهربان‏تر، در دلسوزی از همه دلسوزتر و در پرهیزگاری از همه خردمندتر بود، و قبل از دیگران اسلام آورده بود، او را پیامبر خدا صدر مهربانی و دلسوزی به میکائیل تشبیه نموده بود، و در عفو و وقار او را به ابراهیم تشبیه کرده بود، و او طبق سیرت پیامبر خدا صتا اینکه درگذشت حرکت نمود، رحمت خدا بر وی بادا.

و بعد از وی مسؤولیت را عمربن خطاب به عهده گرفت، و در این کار بامردم مشورت شد، کسی از آن رضایت نشان داد، و کسی هم بد دید، و من از کسانی بودم که راضی شده بودند، به خدا سوگند، تا هنوز عمر دنیا را ترک ننموده بود که بدبین نیز به وی راضی گردید. و او کار را بر خط سیر پیامبر صو رفیقش برپا داشت، و آثار آن دو را چنان تعقیب می‏نمود که بچه شتر اثر مادرش را تعقیب می‏کند. و او، به خداوند سوگند، بهترین کسانی بود که باقی مانده بودند، رفیق و مهربان بود وناصر مظلوم بر ظالم. خداوند حق را بر زبان او جاری گردانید، حتی می‏پنداشتیم که فرشته به زبان او صحبت می‏کند، و خداوند اسلام را به اسلام آوردن وی عزت بخشید، و هجرت او را قوام دین گردانید، و خداوند در قلوب مؤمنین دوستی او را جای داد، و در قلوب منافقین ترس از او را افکند، پیامبر خدا صوی را در تندی و غلظت بر دشمنان به جبرئیل تشبیه داده بود، و در قهر و خشم بر کافران به نوح تشبیه داده بود. پس کی برای شما مثل آن دو است؟ به جایگاه آن‏ها جز با محبت ایشان، و پیروی اثارشان نمی‏توان رسید، بنابراین هر کسی که آن دو را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است، و هر کسی که آن دو را بد ببیند، مرا بد دیده است، و من از وی بیزار هستم. اگر درباره امر آنها قبلاً خبر داده بودم اکنون به شدیدترین صورت مؤاخذه و تعذیب می‏نمودم، و اگر کسی بعد از این خطابه‏ام نزدم آورده شود، بر وی همان جزایی است که بر افترا کننده می‏باشد. آگاه باشید، بهترین این امت پس ازنبی‏اش ابوبکر و عمر است، بعد از آن خداوند بهتر می‏داند که خیر در کجاست. این بود آنچه می‏خواستم بگویم، و خداوند برای من و شما مغفرت نماید [۷۴۱].

[۷۴۰] ممکن اشاره به‌سوی نماز باشد، یعنی وی را برای امامت در نماز برگزیدند. م. [۷۴۱] این چنین در منتخب الکنز (۴۴۶/۴) آمده است.