روى گردانیدن و اعراض انس و ابن عمر از نهى حجاج از منکر از ترس اذیت
طبرانی از علی بن زید روایت نموده، که گفت: در قصر با حجاج بودم، و او مردم را به خاطر ابن الاشعث ترغیب مینمود [۱۶۳۸]، در این اثنا انس بن مالک سآمد، و نزدیک شد، حجاج گفت: بگو، ای خبیث، ای گردنده در فتنه، باری با علی بن ابی طالب، (و باری با ابن زبیر) و باری با اشعث، سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، تو را چنان که صمغ [۱۶۳۹]ریشه کن میشود از ریشه میکنم، و تو را چنان که سوسمار پوست کرده میشود پوست میکنم، انس گفت: هدف امیر - خداوند اصلاحش کند - کیست؟ حجاج گفت: تو هدفم هستی - خداوند گوشت را کر کند، انس استرجاع خواند و گفت: «انالله وإنا إليه راجعون» و بعد نزد وی بیرون رفت و گفت: اگر من اولادم را به یاد نمیآوردم و از وی بر آنها نمیترسیدم، در همانجا به او سخنی میگفتم که بعد از آن را ابداً زنده نمیگذاشت [۱۶۴۰]. و بزار از ابن عمر بروایت نموده، که گفت: از حجاج شنیدم که سخنرانی میکرد، و کلامی را متذکر شد، که من آن را منکر دانستم و خواستم تغییر بدهم، ولی قول رسول خدا صرا به یاد آوردم: «برای مؤمن سزاوار نیست که نفس خود را ذلیل بسازد»، میگوید: گفتم: ای رسول خدا، چگونه نفس خود را ذلیل میسازد؟ گفت: «به بلایی گرفتار میشود که توان آن را ندارد» [۱۶۴۱].
[۱۶۳۸] آنها را پیش مینمود، که یا قتل را قبول کنند یا توبه نمایند. [۱۶۳۹] انگم، شلم، نوعی گیاه. م. [۱۶۴۰] هیثمی (۲۷۴/۷) میگوید: علی بن زید ضعیف است، و [از طرف بعضی]ثقه دانسته شده. [۱۶۴۱] هیثمی (۲۷۴/۷) میگوید: این را بزار و طبرانی در الأوسط والکبیر به اختصار روایت نمودهاند، و اسناد طبرانی در الکبیر جید است، و رجال آن رجال صحیحاند، غیر زکریابن یحیی بن ایوب ضریر که خطیب درباره وی گفته: وی از گروهی روایت نموده، و گروهی از وی روایت نمودهاند، و هیچکس دربارهاش صحبت ننموده است.