حیاى ابوموسى اشعرى س
ابونعیم [۱۱۸۲]از ابومجلز روایت نموده، که گفت: ابوموسی سفرمود: من در خانه تاریک غسل میکنم، و تا پوشیدن لباسم به سبب حیا از پروردگارم ﻷکمرم را راست نمیکنم. و ابن سعد [۱۱۸۳]از ابومجلز و ابن سیرین مثل آن را روایت نموده و نزد وی همچنان از قتاده سروایت است که گفت: ابوموسی سوقتی که در خانه تاریکی غسل مینمود تا وقت پوشیدن لباسش خود را جمع مینمود، و کمرش را خم میکرد و راست نمیایستاد. و نزد وی [۱۱۸۴]همچنان از انس سروایت است که گفت: ابوموسی اشعری سوقتی که میخوابید چند لباس را در هنگام خواب از ترس برهنه شدن عورتش میپوشید. وی همچنان [۱۱۸۵]از عباده بن نسی روایت نموده، که گفت: ابوموسی قومی را دید که بدون ازار در آب میایستند، گفت: اینکه بمیرم، و باز حشر شوم، باز بمیرم و باز حشر شوم، باز بمیرم وباز حشر شوم، از انجام دادن مثل این برایم محبوبتر است!!.
[۱۱۸۲] الحلیه (۲۶۰/۱). [۱۱۸۳] ۸۴/۴. [۱۱۸۴] ۸۲/۴. [۱۱۸۵] ۸۴/۴.