حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قصه سعدبن ابى وقاص با حضرت عثمان ب

قصه سعدبن ابى وقاص با حضرت عثمان ب

احمد از سعدبن ابی وقاص سروایت نموده، که گفت: در مسجد از کنار عثمان بن عفان سگذشتم، و به او سلام کردم، و او با چشم‌هایش به من خوب متوجه شد ولی جواب سلام مرا نداد، آن گاه نزد امیرالمؤمنین عمربن خطاب سآمدم و گفتم: ای امیرالمؤمنین، آیا در اسلام چیز نویی پیدا شده است؟ - دو مرتبه - گفت: و آن چیست؟ گفتم: نه، من همین لحظه در مسجد از کنار عثمان عبور نمودم، و به او سلام کردم، و او با چشم‌هایش خوب به من متوجه شد، ولی جواب سلام مرا نگفت، می‏گوید: آن گاه عمر کسی را دنبال عثمان فرستاد و او را طلب نمود و گفت: چه تو را بازداشت که سلام برادرت را جواب نگفتی؟ عثمان گفت: من این کار را ننموده‏ام، گفتم: بلکه نمودی، می‏گوید: تا این که سوگند خورد و سوگند خوردم، می‏گوید: بعد از آن عثمان به یاد آورد و گفت: بلی، از خداوند مغفرت می‏خواهم، و به‌سوی او توبه می‏کنم، تو اندکی قبل از کنارم گذشتی، و من با خود درباره کلمه‏ای که از پیامبر خدا صشنیده بودم صحبت می‏نمودم، به خدا سوگند، هر وقت که من آن را به یاد می‏آورم، بینایی و قلبم را پرده‏ای فرا می‏گیرد، سعد گفت: من آن را به تو خبر می‏دهم: پیامبر خدا صاولین دعوت را برای ما متذکر شد، بعد از آن اعرابیی نزدش آمد، و او را مشغول گردانید، تا اینکه پیامبر خدا صبرخاست، بعد من به دنبالش رفتم و وقتی ترسیدم که قبل از من به منزل خود داخل گردد، زمین را با پاهای خود زدم، و رسول خدا صمتوجه شد و گفت: «کیست، ابواسحاق است؟» گفتم: آری، ای پیامبر خدا، گفت: «چه واقعه‏ای پیش آمده؟» گفتم: نه، قسم به خدا، تو برای ما اولین دعوت را متذکر شدی، بعد از آن این اعرابی نزدت آمد و تو را مشغول ساخت، گفت: «آری، دعوت ذی النون وقتی که در شکم ماهی قرار داشت: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»، «معبود بر حقی جز تو وجود ندارد، و تو از هر عیب پاک هستی، و من از ستمکاران بودم»، هر مسلمانی به این دعا پروردگارش رادر چیزی دعا کند، دعایش مستجاب می‏گردد» [۸۴۹]. هیثمی (۶۸/۷) می‏گوید: این را احمد روایت نموده، و رجال وی رجال صحیح‌اند، غیر ابراهیم بن محمدبن سعد بن ابی وقاص که ثقه می‏باشد، و ترمذی بخش آخر این را روایت نموده است. و همچنان این را ابویعلی و طبرانی در دعا روایت نموده‏اند و مانند این از سعدبن ابی وقاص صحیح ثابت شده، چنانکه در الکنز (۲۹۸/۱) آمده است.

[۸۴۹] ضعیف. احمد (۱/ ۶) ابویعلی (۱۰۱) نگا: المجمع (۱/ ۱۴).