حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

پیروى و به‌جا آوردن امر پیامبر صدر روز حُنَین

پیروى و به‌جا آوردن امر پیامبر صدر روز حُنَین

بیهقی از جابر سروایت نموده که: پیامبر خدا صوقتی که حالت مردم را در روز حنین دید گفت: «ای عباس، فریاد کن: ای گروه انصار، ای اصحاب شجره [۲۰۲]» و آنها به او پاسخ دادند: لبیک، لبیک. و هر کس تلاش می‏نمود تا شتر خود را بکشد، و یا خود داشته باشد، ولی بدان قادر نمی‏شد، آنگاه زره خود را بر گردنش می‏انداخت و شمشیر و سپرش را می‏گرفت و به طرف صدا حرکت می‏نمود، تا اینکه صد تن آنان نزد رسول خدا صجمع شدند، و با هوازن روبرو شدند و جنگیدند. فراخواندن [۲۰۳]اول برای انصار بود، و بعداً خزرج فراخوانده شد، و آنان در وقت جنگ پر صبر و شکیبا بودند، و پیامبر خدا صبر رکاب‏های خود بلند شد و به میدان جنگ قوم نظر انداخت و گفت: «الان حَمِىَ الوَطِيسُ» [۲۰۴]«اکنون تنور جنگ برافروخت». می‏افزاید: به خدا سوگند، تا هنوز مردم نزد وی جمع نشده بودند [۲۰۵]، که اسیران دشمن نزد رسول خدا صدست بسته جمع آوری شدند، و خداوند کسانی از آنها را به قتل رسانید، و عده‏ای را هم شکست داد، و اموال و فرزندان‌شان را برای رسول خدا صغنیمت گردانید [۲۰۶]. و نزد ابن وهب از حدیث عباس سآمده... آن را متذکر شده، و در آن آمده: پیامبر خدا صگفت: «ای عباس، اصحاب سمره را صدا کن»، می‏گوید: به خدا سوگند، هنگامی که آن‏ها صدای مرا شنیدند، برگشت و جمع شدن‌شان مثل برگشت و جمع شدن گاوها بر اولادشان بود، و گفتند: یا لبیک، یالبیک! [۲۰۷]این را مسلم از ابن وهب روایت نموده است [۲۰۸].

[۲۰۲] اشاره به بیعت رضوان در روز حدیبیه است. م. [۲۰۳] یعنی پیامبر صکه به واسطه عباس سصدا می‏کرد، اولا انصار را عموماً فریاد کرد و بعداً خاص خزرج را فریاد نمود. م. [۲۰۴] کنایه از شدت امر و شعله ور شدن جنگ است. و گفته می‏شود که این کلمه را نخستین بار پیامبر خدا صدر آن روز وقتی که جنگ و مشکلات شدید گردید گفت: و قبل از آن شنیده نشده است، و این جمله از بهترین استعارات می‏باشد. و اصل «وطیس» چنانکه ذکر شد «تنور» می‏باشد. [۲۰۵] و در ابن هشام آمده: «به خدا سوگند، تا هنوز کسانی که در ابتدا شکست خورده بودند برنگشته بودند». و این درست‏تر است. [۲۰۶] این چنین در البدایه (۳۲۹/۴) آمده است. [۲۰۷] صحیح. مسلم (۵/ ۱۶۶- ۱۶۷) و احمد و ابن اسحاق از عباس و حاکم آن را از جابر و طبرانی از شیبة روایت کرده است. نگا: صحیح الجامع (۵۷۵۲) و فقه السیره غزالی به تحقیق آلبانی. [۲۰۸] این چنین در البدایه (۳۳۱/۴) آمده است، و ابن سعد (۱۱/۴) حدیث عباس را به درازی‏اش روایت نموده... و مانند این را متذکر شده است.