خوف سیدنا محمد رسول خدا ص
بیهقی از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: ابوبکر بروایت نموده، که گفت: ای پیامبر خدا، تو را میبینم که پیر شدهای؟ فرمود: «مرا [سوره های] هود، الواقعه، والمرسلات، عمَّ یتساءلون و اذا المشس کوِّرَتْ پیر نمودهاند!!» و در روایت دیگری نزد ابوسعید آمده، که گفت: عمربن خطاب سپرسید: ای پیامبر خدا پیری به سویت سریع آمد؟! فرمود: «مرا هود و امثالش: الواقعه، عمَّ یتساءلون و اذاالشمس کوِّرَتْ پیر نمودهاند» [۱۵۰۷]. این چنین در البدایه (۵۹/۶) آمده است.
احمد از ابوسعید سو او از پیامبر صروایت نموده، که گفت: «چگونه خوش باشم، در حالی که صاحب شاخ [۱۵۰۸]، شاخ را در دهن برده، و پیشانی خود را خم نموده، و گوشش را متوجه نموده انتظار میکشد که چه وقت امر کرده میشود؟!» مسلمانان گفتند: ای پیامبر خدا، پس چه بگوییم؟ فرمود، «بگویید»: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا»، «خداوند برای ما کافی است، و نیک نگهبان است، و بر خدا توکل نمودیم» [۱۵۰۹]. این را ترمذی هم روایت نموده، و گفته است: حسن است [۱۵۱۰]. و ابن نجار از ابن عمر بروایت نموده که: پیامبر خدا صاز قارییی شنید که میخواند:
﴿إِنَّ لَدَيۡنَآ أَنكَالٗا وَجَحِيمٗا ١٢﴾[المزمل: ۱۲].
ترجمه: «نزد ما قیدهای گران و آتش افروخته شده است».
و با شنیدن آن بیهوش گردید. این چنین در الکنز (۴۳/۴) آمده است.
[۱۵۰۷] صحیح. ترمذی (۳۲۹۷) نگا: صحیح الترمذی (۲۶۲۷) و الصحیحة (۹۵۵). [۱۵۰۸] شاخ: همان صور است، که صاحب آن اسرافیل ÷میباشد. [۱۵۰۹] صحیح. ترمذی (۲۴۳۱) احمد (۳/ ۷۴) ابن حبان (۲۵۶۹) نگا: صحیح الجامع (۱۰۷۱) و الصحیحة. [۱۵۱۰] این چنین در البدایه (۵۶/۶) آمده.