حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

آنچه میان ابوبکر، عمر و زید شدر جمع آورى قرآن اتفاق افتاد

آنچه میان ابوبکر، عمر و زید شدر جمع آورى قرآن اتفاق افتاد

طیالسی، ابن سعد [۲۷۳]، احمد، بخاری، ترمذی، نسائی، ابن حبان و غیر ایشان از زیدبن ثابت سروایت نموده‏اند که گفت: ابوبکر سهنگام جنگ اهل یمامه، در حالی که عمر سنزدش تشریف داشت مرا خواست و گفت: این نزدم آمده به من خبر داد که قتل در این رزمگاه - یعنی روز یمامه - دامن گیر قاریان قرآن گردیده است، و من می‏ترسم که قتل در رزمگاه‏های دیگر نیز دامن گیر قاریان قرآن شود، و قرآن از دست برود، و من بر آن شدم که آن را جمع کنی، آن گاه به او - یعنی به عمربن خطاب - گفتم: چگونه کاری را بکنیم که پیامبر خدا صآن را ننموده است؟ عمر به من گفت: این به خدا سوگند، خیر و خوبیست، و عمر تا آن وقت مرا در این کار تشویق و تاکید نمود، که خداوند سینه‏ام را به آنچه که سینه وی را بدان گشوده بود گشود، و من نیز در این مورد به همان نظری رسیدم که عمر سبر آن بود. زید می‏گوید: عمر نزد وی نشسته بود و حرف نمی‏زد. ابوبکر گفت: تو جوان عاقلی هستی، که متهمت نمی‏کنیم، و وحی را برای پیامبر خدا صمی‏نوشتی، پس قرآن را جمع کن. زید می‏گوید: به خدا سوگند، اگر مرا به نقل کوهی ازکوه‏ها امر می‏نمودند، از امرش به جمع آوری قرآن برایم ثقیلتر و گرانتر نمی‏بود. گفتم: چگونه کاری را می‏کنید که پیامبر خدا صآن را ننمود؟ گفت: به خدا سوگند، این خیر است، و ابوبکر تا آن وقت به من این حرف‏ها را تکرار نمود، که خداوند سینه‏ام را به آنچه که سینه‏های ابوبکر و عمر برا گشوده بود گشود، و در این مورد به همان نظری متقاعد شدم، که آن دو بر آن بودند، و شروع به پیگیری و جمع آوری قرآن از ورقه‏ها، سنگ‏ها [۲۷۴]، استخوان‏های شانه، شاخه‏های خرما و سینه‏های مردان نمودم، و آخر سوره برائت را نزد خزیمه بن ثابت انصاری سیافتم، که با هیچکسی غیر از وی نیافتمش:

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ[التوبة: ۱۲۸].

ترجمه: «رسولی از خود شما به‌سوی‌تان آمد که رنجهای شما بر او سخت است». تا به خاتمه سوره براءه.

و صحیفه هایی که قرآن در آن‏ها جمع شده بود در زندگی ابوبکر سنزد وی بودند، تا زمانی که خداوند وی را قبض نمود، بعد از آن در زندگی عمر سنزد وی بودند، و پس از درگذشت او نزد حفصه بنت عمر ببودند [۲۷۵]- [۲۷۶].

[۲۷۳] ابن سعد (۴۶۱/۱). [۲۷۴] البته سنگ‏های نازک و سفید. [۲۷۵] این چنین در کنز العمال (۲۷۹/۱) آمده است. [۲۷۶] بخاری (۴۹۸۶) احمد (۱/ ۱۰) ترمذی (۳۱۰۳).