حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قول ابن مسعود درباره گوشه نشینى و وصیتش به مردى و به فرزندش در این مورد

قول ابن مسعود درباره گوشه نشینى و وصیتش به مردى و به فرزندش در این مورد

طبرانی از عدسه طائی روایت نموده، که گفت: در سرف [۱۶۴۵]بودم، و عبداللَّه سنزد ما آمد، آن گاه اهلم مرا با چیزهایی نزد وی فرستاد، و بچه هایی از ما که در شترچرانی بودند از فاصله، چهار شب پرنده‏ای را آوردند، و من آن را نزد وی بردم، هنگامی که آن را نزدش بردم، از من پرسید: این پرنده را از کجا آوردی؟ می‏گوید: گفتم: بچه هایی از ما که در شترچرانی بودند از مسیر چهار شب آورده‏اند، عبداللَّه گفت: دوست دارم در جایی باشم که این پرنده شکار شده، و با هیچ کس در مورد چیزی صحبت نکنم، و با من صحبت نکند، تا اینکه به خداوند بپیوندم [۱۶۴۶]. و نزد ابونعیم [۱۶۴۷]از قاسم روایت است که گفت: مردی به عبداللَّه گفت: (ای ابوعبدالرحمن) توصیه‏ام کن، گفت: در خانه‏ات بنشین، زبانت را نگه دار، و بر یاد گناهت گریه کن. و نزد طبرانی از اسماعیل بن ابی خالد روایت است که گفت: ابن مسعود پسرش ابوعبیده را به سه کلمه توصیه نمود: ای پسرم، تو را به ترس خدا توصیه می‏کنم، باید خانه ات تو را جای بدهد و بر یاد گناهت گریه کن [۱۶۴۸].

[۱۶۴۵] اسم جایی است در نزدیکی مکه. [۱۶۴۶] هیثمی (۳۰۴/۱۰) می‏گوید: رجال آن رجال صحیح‏اند، غیرعدسه طائی که ثقه می‏باشد، و ابن عساکر این را به معنای آن به اختصار از ابن مسعود، چنان که در الکنز (۱۵۹/۲) آمده، روایت نموده است. [۱۶۴۷] الحلیه (۱۳۵/۱). [۱۶۴۸] هیثمی (۲۹۹/۱۰) می‏گوید: این را طبرانی به دو اسناد روایت نموده، و رجال یکی از آن‏ها رجال صحیح‏اند.