وصیت ابوهریره براى ابوغسان درباره پدرش
طبرانی در الأوسط از ابوغسان ضبّی روایت نموده، که گفت: بیرون آمدم و با پدرم در پشت حره راه میرفتم که ابوهریره سبا من روبرو شد و به من گفت: این کیست؟ گفتم: پدرم، گفت: پیش روی پدرت راه مرو، ولی از عقب وی یا در پهلویش راه برو، کسی را مگذار که در میان تو و وی حایل واقع گردد، بالای سقف پدرت راه مرو که او را تحقیر میکنی و استخوانی را که پدرت به طرف آن نگاه نموده است نخور، ممکن است که او اشتهای آن را نموده باشد. هیثمی (۱۳۷/۸) میگوید: ابوغسان و ابوغنم راوی از وی را نشناختم، و بقیه رجال وی ثقهاند.