حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

مزاح عایشه و ابوسفیان با پیامبر ص

مزاح عایشه و ابوسفیان با پیامبر ص

بخاری [۱۲۹۲]از ابن ابی ملیکه سروایت نموده، که گفت: عایشه لنزد رسول خدا صمزاح نمود، مادرش گفت: ای رسول خدا صبعضی از شوخی‏های این قبیله از کنانه است، پیامبر صفرمود: «بلکه این مزاح بعضی مزاح‏های همین قبیله ماست» [۱۲۹۳]. زبیربن بکار و ابن عساکر از ابوالهیثم از کسی که به وی خبر داده، روایت نموده‏اند که وی از ابوسفیان بن حرب سشنید که: با پیامبر صدر خانه دخترش ام‏حبیبه لمزاح نمود و گفت: به خدا سوگند، هنگامی که من ترکت نمودم [۱۲۹۴]: عرب هم ترکت نمودند و [دیگر] درباره‏ات شاخ جنگی صورت نگرفت، و گفتند [۱۲۹۵]: بی‌شاخ است نه شاخ دار، و رسول خدا صمی‏خندید و می‏گفت: «و تو این را می‏گویی، ای ابوحنظله» [۱۲۹۶].

[۱۲۹۲] الأدب (ص۴۱). [۱۲۹۳] ضعیف. بخاری در ادب المفرد (۲۶۷) از ابی ملیکه تابعی و بر این اساس این روایت مرسل است. آلبانی آن را در ضعیف الادب (۴۴) ضعیف دانسته است. [۱۲۹۴] یعنی جنگت را. [۱۲۹۵] این چنین در اصل آمده، و در الإصابه (۱۷۹/۲) به نقل از زبیر چنین آمده: و دیگر درباره ات نه بی‌شاخ‏ها یکدیگرشان را به شاخ زدند و نه هم شاخداران. [۱۲۹۶] این چنین در الکنز (۴۳/۴) آمده است.