آنچه میان ابوبکر و مغیره و میان مرد دیگرى واقع شد و خشم ابوبکر به خاطر خشم مغیره
طبرانی از مغیره بن شعبه سروایت نموده، که گفت: نزد ابوبکر سبودم که اسبی به او داده شد، مردی گفت: مرا بر این سوار کن، گفت: سوار نمودن یک بچه بیتجربه بر این اسب نسبت به سوار کردن تو بر آن برایم محبوبتر است، آن گاه آن مرد ناراحت شد و گفت: به خدا سوگند، من از تو و پدرت در سوارکاری بهتر هستم! وقتی که او این را به خلیفه پیامبر خدا صگفت: من به خشم آمدم، و به سویش برخاستم و او را گرفته و پوزهاش را کشیدم، و از بینیاش خون به شدت فواره نمود، انصار خواستند از من قصاص وی را بگیرند، و این خبر به ابوبکر سرسید، گفت: عدهای از مردم گمان میکنند که من قصاص ایشان را از مغیره بن شعبه میگیرم، بیرون نمودن آنها از دیارشان برایم ممکن و متصور است، ولی قصاص گرفتن برایشان از کسانی که مصلحاند و بندگان خدا را از کارهای بد باز میدارند، برایم ممکن و متصور نیست [۷۳۳].
[۷۳۳] هیثمی (۳۶۱/۹) میگوید: این را طبرانی روایت نموده، و رجال آن رجال صحیحاند.