حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

ضیافت پیامبر صنزد اصحابش

ضیافت پیامبر صنزد اصحابش

ابن ابی شیبه و ابونعیم از عبداللَّه بن بسر سروایت نموده‏اند که گفت: پیامبر صنزد پدرم تشریف آورد، پدرم برایش سویق و حلوا [۱۸۹۶]آورد، و پیامبر صآن را خورد، بعد برایش نوشیدنی آورد و او نوشید، و آن را برای کسی که در طرف راستش قرار داشت داد، و وقتی که خرمایی را می‏خورد، هسته را این چنین می‏انداخت - و با انگشتش به طرف پشت انگشت اشاره نمود - ، هنگامی که پیامبر صسوار شد، پدرم برخاست و لجام قاطرش را گرفت و گفت: ای رسول خدا، به خداوند برای مان دعا کن، فرمود:

«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَهُمْ فِيمَا رَزَقْتَهُمْ وَاغْفِرْ لَهُمْ وَارْحَمْهُمْ»، ترجمه: «بار خدایا، برای‌شان در آنچه رزق داده‏ای برکت عطا فرما، و برای‌شان مغفرت نما، و بر آنان رحم کن». و نزد حاکم از وی روایت است که گفت: پدرم برای مادرم گفت: برای رسول خدا صطعامی بساز، آن گاه وی تریدی آماده نمود، و پدرم رفت و پیامبر صرا دعوت نمود، پیامبر صدست خود را بالای آن گذاشت و گفت: «بگیرید به نام خداوند»، و از نواحی آن گرفتند، هنگامی که خوردند پیامبر صفرمود: «اللهمَ اغفرلـهم، وارحـمهم، وَبَارِكْ لَهُمْ فِي ورزقهم»، ترجمه: «بارخدایا، برای‌شان ببخشا، و رحم‌شان کن، و برای‌شان در رزق‌شان برکت بده» [۱۸۹۷]. این چنین در الکنز (۴۷/۸) آمده است.

[۱۸۹۶] حلوا، که از آن در نص به نام «حیس» ذکر رفته، حلوایی است که از خرما، روغن و قروت آماده می‏شده. م. [۱۸۹۷] صحیح. ابن ابی شیبة (۱۰/ ۴۴۵) احمد (۴/ ۱۸۸) مسلم (۲۰۴۲) ترمذی (۳۵۷۶) و ابوداوود.