حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

دستور پیامبر صبه نیکى والدین به کسى که به خاطر جهاد نزد وى آمده بود

دستور پیامبر صبه نیکى والدین به کسى که به خاطر جهاد نزد وى آمده بود

امام‏های شش گانه، غیر ابن ماجه، از عبداللَّه بن عمروبن عاص بروایت نموده‏اند، که گفت: مردی نزد پیامبر صآمد و از وی برای [رفتن به] جهاد اجازه خواست، پیامبر صگفت: «آیا پدر و مادرت زنده هستند؟» گفت: آری، پیامبر صفرمود: «بنابراین در آن‏ها جهاد کن» [۷۸۲]. و در روایتی نزد مسلم آمده که گفت: مردی به‌سوی رسول خدا صروی آورد و گفت: من با تو به هجرت و جهاد بیعت می‏کنم، و پاداش را از خدا می‏خواهم، پیامبر صفرمود: «آیا یکی از والدینت زنده‏اند؟» گفت: آری، بلکه هردوی‌شان زنده‏اند، پیامبر صفرمود: «و اجر و پاداش را از خدا می‏خواهی» گفت: بلی، فرمود: «بنابراین به طرف پدر و مادرت برگرد و همنشینی با ایشان را نیکودار» [۷۸۳]. و در روایتی از ابوداود آمده که گفت: آمده‏ام تا با تو بر هجرت بیعت کنم، و پدر و مادرم را در حالی ترک نمودم که گریه می‏کردند، فرمود: «نزد آن‏ها برگرد و آن‏ها را چنانکه گریاندی بخندان» [۷۸۴]. نزد وی همچنان به روایت از ابوسعید سروایت است که: مردی از اهل یمن به‌سوی پیامبر خدا صهجرت نمود، پیامبر صبه او گفت: «آیا تو کسی را در یمن نداری؟» پاسخ داد: پدر و مادرم هستند. فرمود: «آن‏ها به تو اجازه دادند؟» گفت: نخیر، پیامبر صفرمود: «به‌سوی آن‏ها برگرد، و از ایشان اجازه بخواه، اگر به تو اجازه دادند جهاد کن، و گرنه به آن‏ها نیکی نما» [۷۸۵]. و نزد ابویعلی و طبرانی به اسناد جید از انس سروایت است که گفت: مردی نزد پیامبر خدا صآمد و گفت: من جهاد را دوست دارم ولی بر آن قادر نیستم، پیامبر صگفت: «آیا یکی از والدینت باقی هست؟» گفت: مادرم هست، پیامبر صفرمود: «در حال نیکی به وی، با خدا روبرو شو، و وقتی که این را انجام دادی، تو حاجی، عمره کننده و مجاهد هستی» [۷۸۶]. این چنین در الترغیب (۹۳/۴) آمده است.

[۷۸۲] صحیح. بخاری (۳۰۰۴) مسلم (۲۵۴۹) ابوداوود (۲۵۲۹) و ترمذی (۱۶۷۱) و نسائی (۶/ ۱۰) احمد (۲/ ۱۶۵، ۱۸۸). [۷۸۳] مسلم (۲۵۴۹). [۷۸۴] صحیح. ابوداوود (۲۵۲۸) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۷۸۵] صحیح. ابوداوود (۲۵۱۰). [۷۸۶] ضعیف. ابویعلی (۲۷۶۰) و طبرانی در الصغیر (۱/ ۱۰) آلیانی آن را در ضعیف الترغیب (۱۴۷۵) و الضعیفة (۳۱۹۵) ضعیف دانسته است.