دستور پیامبر صبه نیکى والدین به کسى که به خاطر جهاد نزد وى آمده بود
امامهای شش گانه، غیر ابن ماجه، از عبداللَّه بن عمروبن عاص بروایت نمودهاند، که گفت: مردی نزد پیامبر صآمد و از وی برای [رفتن به] جهاد اجازه خواست، پیامبر صگفت: «آیا پدر و مادرت زنده هستند؟» گفت: آری، پیامبر صفرمود: «بنابراین در آنها جهاد کن» [۷۸۲]. و در روایتی نزد مسلم آمده که گفت: مردی بهسوی رسول خدا صروی آورد و گفت: من با تو به هجرت و جهاد بیعت میکنم، و پاداش را از خدا میخواهم، پیامبر صفرمود: «آیا یکی از والدینت زندهاند؟» گفت: آری، بلکه هردویشان زندهاند، پیامبر صفرمود: «و اجر و پاداش را از خدا میخواهی» گفت: بلی، فرمود: «بنابراین به طرف پدر و مادرت برگرد و همنشینی با ایشان را نیکودار» [۷۸۳]. و در روایتی از ابوداود آمده که گفت: آمدهام تا با تو بر هجرت بیعت کنم، و پدر و مادرم را در حالی ترک نمودم که گریه میکردند، فرمود: «نزد آنها برگرد و آنها را چنانکه گریاندی بخندان» [۷۸۴]. نزد وی همچنان به روایت از ابوسعید سروایت است که: مردی از اهل یمن بهسوی پیامبر خدا صهجرت نمود، پیامبر صبه او گفت: «آیا تو کسی را در یمن نداری؟» پاسخ داد: پدر و مادرم هستند. فرمود: «آنها به تو اجازه دادند؟» گفت: نخیر، پیامبر صفرمود: «بهسوی آنها برگرد، و از ایشان اجازه بخواه، اگر به تو اجازه دادند جهاد کن، و گرنه به آنها نیکی نما» [۷۸۵]. و نزد ابویعلی و طبرانی به اسناد جید از انس سروایت است که گفت: مردی نزد پیامبر خدا صآمد و گفت: من جهاد را دوست دارم ولی بر آن قادر نیستم، پیامبر صگفت: «آیا یکی از والدینت باقی هست؟» گفت: مادرم هست، پیامبر صفرمود: «در حال نیکی به وی، با خدا روبرو شو، و وقتی که این را انجام دادی، تو حاجی، عمره کننده و مجاهد هستی» [۷۸۶]. این چنین در الترغیب (۹۳/۴) آمده است.
[۷۸۲] صحیح. بخاری (۳۰۰۴) مسلم (۲۵۴۹) ابوداوود (۲۵۲۹) و ترمذی (۱۶۷۱) و نسائی (۶/ ۱۰) احمد (۲/ ۱۶۵، ۱۸۸). [۷۸۳] مسلم (۲۵۴۹). [۷۸۴] صحیح. ابوداوود (۲۵۲۸) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۷۸۵] صحیح. ابوداوود (۲۵۱۰). [۷۸۶] ضعیف. ابویعلی (۲۷۶۰) و طبرانی در الصغیر (۱/ ۱۰) آلیانی آن را در ضعیف الترغیب (۱۴۷۵) و الضعیفة (۳۱۹۵) ضعیف دانسته است.