حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قول سلمان به یک مریض در کنده

قول سلمان به یک مریض در کنده

بخاری [۹۶۵]از عبدالرحمن بن سعید و او از پدرش روایت نموده، که گفت: با سلمان سبودم که مریضی را در کنده [۹۶۶]عیادت نمود، هنگامی که نزد وی آمد، گفت: بشارت باد، چون خداوند مرض مؤمن را برای وی کفاره و سبب خوشنودی می‏گرداند و اگر فاجر مریض شود مثل شتری است که اهلش آن را بسته‏اند، و باز رهایش نمودند و او نمی‏داند که چرا بسته شد، و چرا رها شد [۹۶۷]. ونزد ابونعیم [۹۶۸]از سعید بن وهب روایت است که گفت: با سلمان سنزد یکی از رفقای وی که از کنده بود و سلمان عیادتش می‏نمود داخل شدم، سلمان به او گفت: خداوند بنده مومن خود را به بلا آزمایش می‏کند، و بعد از آن وی را عافیت می‏بخشد، و این کفاره‏ای برای گذشته، و مایه خوشنودی آینده می‏باشد. و خداوند، که اسمش با عزت است، بنده فاجر خود را به بلا آزمایش می‏کند، و بعد او را عافیت می‏دهد، و او چون شتری می‏باشد که اهلش آن را بستند و باز رهایش نمودند، و او نمی‏داند، که وقتی او را بستند، به خاطر چه بستند، و هم نمی‏داند که او را در وقت رها نمودن، برای چه رهانمودند.

[۹۶۵] الأدب (ص۷۲). [۹۶۶] اسم محله‏ای است در کوفه که در آن قبیله کنده پایین شده بود. [۹۶۷] صحیح. بخاری در ادب (۴۹۳) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۹۶۸] الحلیه (۲۰۶/۱).