حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

داخل شدن عمر سبر خواننده‏اى از بالاى دیوار در خانه‏اش

داخل شدن عمر سبر خواننده‏اى از بالاى دیوار در خانه‏اش

خرائطی از ثور کندی روایت نموده که: عمربن خطاب سشب هنگام در مدینه گشت می‏نمود، آن گاه صدای مردی را در خانه‏ای شنید که شعر می‏خواند، وی از راه دیوار بر وی داخل شد و گفت: ای دشمن خدا، آیا گمان نمودی که خداوند تو را در گناه و معصیت محفوظ و پوشیده می‏دارد، گفت: و تو، ای امیرالمؤمنین، بر من عجله مکن، اگر من در یک مورد خدا را معصیت نموده باشم، تو در سه مورد خدا را نافرمانی نموده‏ای! خداوند گفته است:

﴿وَ لَا تَجَسَّسُواْ[الحجرات: ۱۲].

ترجمه: «و تجسس نکنید».

تو تجسس نمودی. و گفته است:

﴿وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَا[البقرة: ۱۸۹].

ترجمه: «و در خانه‏ها از دروازه‏های آن در آیید».

تو از دیوار بر من داخل شدی، و بدون اجازه بر من وارد شدی! و خداوند تعالی گفته است:

﴿لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ بُيُوتِكُمۡ حَتَّىٰ تَسۡتَأۡنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَهۡلِهَا[النور: ۲۷].

ترجمه: «به خانه هایی که غیر خانه‏های شماست تا آنکه اجازه نگیرید و بر اهل آن سلام نکنید، داخل نشوید».

عمر سگفت: آیا اگر تو را عفو کنم خیری در تو سراغ است؟ گفت: آری، آن گاه او را معاف نمود و بیرون شده ترکش نمود [۵۶۶].

[۵۶۶] این چنین در الکنز (۱۶۷/۲) آمده است.