عباس و سیلى زدن مردى که پدرش را دشنام داده بود
حاکم [۶۵۹]از ابن عباس بروایت نموده که: مردی پدر عباس را یاد نمود، و به او دشنام داد، آن گاه عباس به وی سیلی زد. بنابراین جمع شدند و گفتند: به خدا سوگند، عباس را چنانکه سیلی زده است، سیلی میزنیم. این خبر به پیامبر خدا صرسید، وی خطبهای ایراد نمود و گفت: «بهترین مردم نزد خدا کیست؟» گفتند: تو ای پیامبر خدا، فرمود: «به درستی که عباس از من است و من از وی هستم، مردههای ما رادشنام ندهید، که به آن زندهها را اذیت میکنید» [۶۶۰].
[۶۵۹] ۳۲۹/۳. [۶۶۰] حاکم میگوید: این حدیث صحیح الاسناد است، ولی بخاری و مسلم آن را روایت ننمودهاند، ذهبی میگوید: صحیح است. و ابن عساکر این را به مانند آن از ابن عباس روایت نموده، و افزوده است: گفتند: ای پیامبر خدا، از غضب تو به خدا پناه میبریم، برای مان مغفرت بخواه، و او برایشان مغفرت خواست. این چنین در منتخب الکنز (۲۱۱/۵) آمده، و این را ابن سعد (۲۴/۴) از ابن عباس به مانند روایت ابن عساکر روایت کرده است.