حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

خوف ابولبابه از خیانتش در برابر پیامبر صو قصه توبه‏اش

خوف ابولبابه از خیانتش در برابر پیامبر صو قصه توبه‏اش

ابن اسحاق از پدرش از معبد بن کعب روایت نموده، که گفت: بنی قریظه را بیست و پنج شب محاصره نمودند، تا اینکه محاصره و قلعه بندی آنان را به مشکلات انداخت، و (خداوند) [۲۵۶]در قلب‌هایشان رعب و خوف انداخت، و رئیس‌شان کعب بن اسد [پیشنهاداتی را] به آنان عرضه داشت: یا اینکه ایمان بیاورند، یا زنان و پسران خود را بکشند و برای قتال بیرون شوند و یا در شب شنبه بر مسلمانان شبیخون زنند. آنان پاسخ دادند: نه ایمان می‏آوریم، نه هم شب شنبه را حلال می‏گردانیم، زندگی پس از پسران و زنان مان برای ما چه ارزشی دارد؟ بعد به‌سوی ابولبابه بن عبدالمنذر سکه هم پیمان وی بودند [۲۵۷]، کسی را فرستادند و از وی درباره پایین آمدن به حکم پیامبر صمشورت خواستند، و ابولبابه به حلق خود اشاره نمود - یعنی ذبح شدن - بعد از آن پشیمان و نادم شد، و به طرف مسجد پیامبر صروی آورد، و خود را به آن بست تا اینکه خداوند توبه‏اش را پذیرفت [۲۵۸]- [۲۵۹]. و در البدایه [۲۶۰]از موسی بن عقبه متذکر شده، و در سیاق وی آمده است: گفتند: ای ابولبابه چه فکر میکنی و به چه چیز ما را دستور میدهی، چون ما توان جنگ را نداریم. آن‏گاه ابولبابه به دست خود طرف حلق خود اشاره نمود، و انگشتان خود را بر آن گذاشت و به آنان نشان می‏داد که می‏خواهند ایشان را به قتل برسانند. هنگامی که ابولبابه برگشت، به شدت پشیمان شد، و دانست که دچار فتنه بزرگی شده است، و گفت: به خدا سوگند، تا آن وقت به روی پیامبر خدا صنگاه نمی‏کنم، که برای خداوند توبه خالص نکنم و خداوند آن را از نفس من نداند. آن گاه به مدینه برگشت، و دست خود را به ستونی از ستونهای مسجد بست، گمان می‏کنند، که وی تقریباً بیست شب در آن‏جا بسته بود، و پیامبر خدا صوقتی که ابولبابه از وی ناپدید شد گفت: «آیا ابولبابه از حلفای خود فارغ نشده است؟» در آن موقع عمل وی به پیامبر صخبر داده شد، وی فرمود: «بعد از من وی را فتنه‏ای رسیده است، اگر نزدم می‏آمد برایش مغفرت می‏خواستم، چون این کار را نموده است، تا حکم خداوند درباره وی آن طوری که می‏خواهد، من او را از جایش حرکت نمی‏دهم». ابن کثیر می‏گوید: این چنین این را ابن لهیعه از ابوالاسود از عروه روایت نموده، و این چنین این را محمدبن اسحاق در مغازی خود متذکر شده است.

[۲۵۶] به نقل از ابن هشام. [۲۵۷] ابولبابه قبل از مسلمان شدن با ایشان هم پیمان بود. م. [۲۵۸] این چنین در فتح الباری (۲۹۱/۷) آمده است. [۲۵۹] ضعیف. ابن اسحاق چنانکه در سیره ابن هشام (۳/ ۱۴۲) که مرسل است و همچنین در سند آن مفید بن کعب است که مقبول است: التقریب (۲/ ۲۶۲) یعنی اگر متابعه شود. می‌گویم: البته این طرق دیگری نیز دارد. آلبانی در مورد آن در تحقیق فقه السیره غزالی سکوت کرده است: ص ۳۳۵. [۲۶۰] البدایه (۱۱۹/۴).