گریه سیدنا محمد رسول خدا ص
بخاری از عبداللَّه [۱۵۳۳]سروایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صفرمود: «برایم بخوان»، گفتم: برای تو بخوانم، در حالی که بر تو نازل شده است؟! گفت: «من دوست دارم که قرآن را از غیر خود بشنوم»، عبداللَّه میگوید: آن گاه سوره نساء را خواندم، تا اینکه به اینجا رسیدم:
﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا ٤١﴾[النساء: ۴۱].
ترجمه: «آن گاه چگونه خواهد بود، که از هرامت گواهیی بیاوریم، و تو را بر آنها گواه بیاوریم».
پیامبر صفرمود: «بس است، آن گاه ملتفت شدم، که چشمهایش اشک میریزند [۱۵۳۴]. این چنین در البدایه (۵۹/۶) آمده است، و بعض قصههای وی در نماز خواهد بود.
[۱۵۳۳] عبداللَّه بن مسعود. [۱۵۳۴] بخاری (۴۵۸۲) مسلم (۸۰۰).