حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

گریه ابن عباس و عباده بن صامت ش

گریه ابن عباس و عباده بن صامت ش

ابونعیم [۱۵۵۵]از عبداللَّه بن ابی ملیکه روایت نموده، که گفت: ابن عباس برا از مکه تا مدینه همراهی نمودم، وی وقتی فرود می‏آمد بخشی از شب را قیام می‏نمود [۱۵۵۶]، می‏گوید: ایوب ازوی پرسید که قرائتش چگونه بود؟ گفت: وی خواند:

﴿وَجَآءَتۡ سَكۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنۡهُ تَحِيدُ ١٩[ق: ۱۹].

ترجمه: «سرانجام سکرات مرگ فرارسید، این همان چیزی است که از آن می‏گریختی و کناره می‏گرفتی».

و این را به ترتیل می‏خواند، و صدای سینه‏اش توأم با گریه افزون می‏شد. و نزد وی همچنان [۱۵۵۷]از ابورجاء سروایت است که گفت: این جای ابن عباس - مجرای اشکش - چون بند کفش کهنه بود. و ابونعیم [۱۵۵۸]از عثمان بن ابی سوده روایت نموده، که گفت: عباده بن صامت سرا بر این دیوار - دیوار مسجد که مشرف بر وادی جهنم است - دیدم که سینه خود را بر آن گذاشته و گریه می‏نمود، گفتم: ای ابوولید چه تو را می‏گریاند؟ گفت: این همان مکانی است که پیامبر خدا صبه ما خبر داد که جهنم را در آن دیده است.

[۱۵۵۵] النسا:۴۱). [۱۵۵۶] الحلیه (۳۲۷/۱). [۱۵۵۷] ق:۱۹). [۱۵۵۸] ۳۲۹/۱.