حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

پیامبر صو عزت نمودن فقراى مسلمین

پیامبر صو عزت نمودن فقراى مسلمین

ابونعیم [۷۶۵]از سعدبن ابی وقاص سروایت نموده، که گفت: با پیامبر خدا صبودیم، و تعدادمان به شش تن می‏رسید، مشرکین گفتند: این‏ها را از خود بران، چون این‏ها اینطور و آنطوراند! می‏گوید: من بودم، ابن مسعود بود، مردی از هذیل و بلال، و دو مرد دیگری که نام‌هایشان را فراموش نموده‏ام، می‏افزاید: و درباره آن با خودش صحبت نمود، آن گاه خداوند نازل نمود:

﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُ[الانغام: ۵۲].

ترجمه: «آن‏ها را که صبح و شام خدا را میخوانند و جز رضای او نظری ندارند، از خود دور مکن» [۷۶۶].

این را حاکم [۷۶۷]از سعد به اختصار روایت نموده، و گفته است: به شرط بخاری و مسلم صحیح است، ولی آن‏ها این را روایت ننموده‏اند.

و ابونعیم [۷۶۸]از ابن مسعود سروایت نموده، که گفت: گروهی از بزرگان قریش در حالی از نزد پیامبر خدا صعبور نمودند، که نزد وی صهیب، بلال، خباب، عمار شو مانند آن‏ها و گروهی از ضعفای مسلمین حضور داشتند، آنان گفتند: ای پیامبر خدا [۷۶۹]، آیا به این‏ها در عوض قومت راضی شده‏ای؟ و آیا ما زیر دست این‏ها می‏باشیم؟ آیا این‏ها همان کسانی‌اند که خداوند بر آنها منت گذاشته است؟ این‏ها را از خود بران، ممکن است اگر تو این‏ها را برانی از تو پیروی کنیم، می‏گوید: آن گاه خداوند نازل نمود:

﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ [۷۷۰]تا به این قول خداوند ﴿فَتَكُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ[الانعام: ۵۱-۵۲].

ترجمه: «به وسیله این کتاب کسانی را که از حشر شدن نزد پروردگارشان می‏ترسند، بیم ده... در آن صورت تو از ستمگران خواهی بود» [۷۷۱].

[۷۶۵] الحلیه (۳۴۶/۱). [۷۶۶] صحیح. و به مانند آن بشماره (۴۱۳). [۷۶۷] ۳۱۹/۳. [۷۶۸] الحلیه (۳۴۶/۱). [۷۶۹] در هیثمی آمده است: یا محمد، و این درست‏تر می‏نماید، چون مشرکین به نبوت پیامبر صاقرار نداشتند، تا به وی ای پیامبر خدا خطاب نموده باشند. [۷۷۰] صحیح. ابونعیم (۱/ ۳۴۶) احمد (۱/ ۴۲۰) شیخ احمد شاکر آن را صحیح دانسته است. [۷۷۱] این را احمد و طبرانی به مانند آن روایت نموده‏اند، و هیثمی (۲۱/۷) می‏گوید: رجال احمد رجال صحیح‏اند، غیر از کردوس که ثقه است.