حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

حالت ابوحذیفه هنگامى که پدرش را دید به طرف چاه در روز بدر کشیده مى‏شد

حالت ابوحذیفه هنگامى که پدرش را دید به طرف چاه در روز بدر کشیده مى‏شد

ابن جریر از عایشه لروایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صفرمان داد، تا مرده‏ها [۱۷]در روز بدر به‌سوی چاه کشیده شوند.و در آن انداخته شوند، آن گاه خودش بالای سر آنان ایستاد و گفت: «ای اهل چاه، آیا آنچه را پروردگارتان به شما وعده نموده بود، حق یافتید؟ اما من آنچه را که پروردگارم به من وعده نموده بود حق یافتم»، گفتند: ای رسول خدا صبا قومی که مرده‏اند صحبت می‏کنی؟! فرمود: «آنان دانستند، که آنچه پروردگارشان برای‌شان وعده نموده بود حق است».

هنگامی که ابوحذیفه بن عتبه سپدرش را دید به طرف چاه کشیده می‏شود، پیامبر خدا صکراهیت را در چهره وی احساس کرد و گفت: «ای ابوحذیفه، گویا که تو آنچه را دیدی بدت آمد؟» گفت: ای پیامبر خدا، پدرم مرد با وقار و شریفی بود، امید داشتم که پروردگارش او را به اسلام هدایت کند، و هنگامی که در این جا افتاد مرا خوار و خون جگر ساخت. آن‏گاه پیامبر خدا صبرای ابوحذیفه دعای خیر نمود [۱۸]. این چنین در الکنز (۲۶۹/۵) آمده است، و حاکم (۲۲۴/۳) این را از عایشه لهمانند آن روایت نموده، و گفته است: به شرط مسلم صحیح است، ولی بخاری و مسلم آن را روایت ننموده‏اند، و ذهبی با وی موافقت نموده است، و ابن اسحاق مانند این را بدون اسناد، چنان که در البدایه (۲۹۴/۳) آمده، متذکر شده است.

[۱۷] یعنی کشته شده گان مشرکین. [۱۸] صحیح. ابن هشام در سیره (۲/ ۱۹۴) حاکم (۳/۲۲۴) و آن را به شرط مسلم صحیح دانسته و ذهبی نیز آن را تایید نموده: تلخیص الحبیر (۲/ ۱۱۵).