سفینه و نوشیدن خون پیامبر ص
طبرانی از سفینه [۸۹]روایت نموده، که گفت: پیامبر صحجامت [۹۰]نمود (و بعد از آن) گفت: «این خون را بردار، و در جایی دور از چهارپایان، پرندگان و مردم دفن نما»، آن گاه به گوشهای رفتم و مخفی شدم، و آن را نوشیدم، بعد از آن برایش متذکر شدم و او خندید. هیثمی (۲۷۰/۸) میگوید: رجال طبرانی همه ثقهاند [۹۱].
[۸۹] وی مولای پیامبر صاست. [۹۰] خون گرفتن از بدن با تیغ زدن و مکیدن، به این طریق که قسمت کوچکی از پوست بدن را «بیشتر در پشت و میان دو کتف» با شاخ یا آلت شیشهای به شکل شاخ میمکند تا برآمدگی پیدا کند. بعد چند خراش با تیغ میدهند و آن گاه مقداری خون به وسیله مکیدن باشاخ خارج میکنند. به نقل از فرهنگ عمید. م. [۹۱] ضعیف. طبرانی در الکبیر (۷/ ۹۴) (۶۴۳۴) در سند آن بریة بن عمر بن سفینة (و گفته شده ابراهیم) است که دارقطنی وی را ضعیف دانسته است.