[۱۲۸] روش جادو شدن پیامبر ج و تأثیر آن بر ایشان
س: آیا ثابت است که پیامبر ج سحر شده است؟ اگر این ثابت است، پیامبر ج با سحر و ساحر چه رفتاری داشتند؟
ج: آری ثابت است که پیامبر ج جادو شده است، عایشه ل میگوید: پیامبر ج سحر شد (و سحر بر ایشان تأثیر گذاشت) تا جایی که خیال میکرد کاری کرده است. در حالی که نکرده بود یک روز پیامبر ج به وی گفت: «فَأَتَاهُ مَلَكَانِ فَجَلَسَ أَحَدُهُمَا عِنْدَ رَأْسِهِ وَالْـآخَرُ عِنْدَ رِجْلَيْهِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِلْآخَرِ: مَا بَالُهُ؟ قَالَ: مَطْبُوبٌ، قَالَ: مَنْ طَبَّهُ؟ قَالَ: لَبِيدُ بْنُ الْـأَعْصَمِ، قَالَ: فِيمَ؟ قَالَ: فِي مُشْطٍ وَمُشَاطَةٍ، فِي جُفِّ طَلْعَةِ ذَكَرٍ، فِي بِئْرِ ذَرْوَانَ» [۲۳۲] . «دو فرشته به نزد ایشان آمده یکی کنار سر ایشان و دیگری کنار پاهایشان نشستند. یکی از آن دو گفت: این را چه شده است؟ [دومی] گفت: جادو شده؟ پرسید: چه کسی او را جادو کرده است؟ گفت: لبید بن اعصم! پرسید: با چه چیز سحر شده است؟گفت: بوسیلهی شانه، پس ماندهی الیاف کتان و پوست شکوفهی خرمای نر که در چاه ذروان مدفون است».
امام ابن قیم میگوید: عدهای این حدیث را رد کردهاند و میگویند: چنین چیزی در حق پیامبر ج جایز نیست و گمان کردهاند که سحر شدن برای ایشان نقص و عیب است، حقیقت آنطور که پنداشتهاند نیست، بلکه تاثیر سحر مانند تأثیر بیماریها و دردها بر بدن پیامبر ج است، و این هم یکی از بیماریهاست، همانطور که سم روی بدن پیامبر ج تأثیر گذاشت این هم مؤثر واقع گردید [۲۳۳].
ابن قیم به نقل از قاضی عیاض مینویسد: (این عمل [سحرشدن] در نبوت ایشان خدشه وارد نمیکند و این که پیامبر ج بر اثر سحر تصور میکرد کاری را انجام داده است در حالی که انجام نداده بود، در چنین حالتی چیزی وجود ندارد که صداقت پیامبر ج را زیر سؤال ببرد، چرا که برای صداقت ایشان دلیل وجود دارد و به اجماع از این که چیزی صداقت و نبوت ایشان را خدشه دار کند، معصوم هستند. تنها این عمل جواز تحت تأثیر قرا گرفتن ایشان را در امور دنیوی ثابت میگرداند که پیامبر ج بخاطر این مسایل مبعوث نشده و فضیلت و برتری هم داده نشده است؛ بلکه ایشان در مسایل دنیوی مانند دیگر افراد بشر در معرض آسیبها و آفتها قرار میگیرد. بعید نیست که چیزی را تصور کند که حقیقت نداشته باشد و سپس آن حالت برطرف شود و به حالت عادی برگردد [۲۳۴].
پس از آن که پیامبر ج یقین کرد که سحر شده است از الله تعالى خواست مکان سحر را به ایشان نشان داد، پیامبر ج آن را بیرون آورده و باطل کرد و آن حالت از ایشان برطرف گردید تا جایی که گویا از بند آزاد گردیده است. پیامبر ج به خاطر جادو شدن خود کسی را تعقیب نکردند و حتی وقتی به ایشان گفتند: آیا آن خبیث را دستگیر نکنیم و نکشیم؟
فرمود: «أَمَّا أَنَا فَقَدْ شَفَانِي اللَّـهُ وَخَشِيتُ أَنْ يُثِيرَ ذَلِكَ عَلَى النَّاسِ شَرًّا» [۲۳۵]. «مرا که الله تعالی شفا داد و بیم آن دارم که چنین کاری (دستگیری و... جادوگر) باعث ایجاد شر و فتنه در میان مردم گردد».
الشیخ الفوزان – المنتقی (۲/۵۷، ۵۸)
[۲۳۲] بخاری ش/۶۳۹۱، و مسلم ش/۲۱۸۹، احمد (۶/۵۷ – ۶۳- ۶۹) و این متن احمد است. [۲۳۳] در زادالمعاد ۴/۱۲۴ با اندک تفاوتی و الطب النبوی ص۹۸-۹۹. [۲۳۴] زادالمعاد ۴/۱۲۴. [۲۳۵] تخریج در ابتدای فتوا ذکر گردید و درآن جملهی: (آیا آن را دستگیر نکنیم و نکشیم)؟!. بلکه این جمله در تفسیر ثعلبی۳۳۸/۱۰ تحت تفسیر سورهی فلق ذکر کرده است.