[۱۵] روش معامله با شرکتهای قسطی
س: از طریق روزنامهها و مردم از وجود شرکت هایی که کالای خود را قسطی میفروشند، مطلع میشویم.آیا معامله با این شرکتها و استفاده از خدمات آنان جایز است؟
ج: باید مشخص شود که منظور این شرکتها چیست؟ آیا فقط فروش قسطی کالاها است یا چیزی دیگر؛ اگر منظور فروش قسطی کالا به صورت نسیه باشد که به دلیل ظاهر قرآن و سنت فروش نسیه جایز است.
الله تعالی میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيۡنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى فَٱكۡتُبُوهُۚ﴾ [البقرة: ۲۸۲]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه به همدیگر تا مدت معینی (از لحاظ روز، ماه و سال) وامیدارید، آن را بنویسید».
در ادامه آیه، الله تعالى میفرماید: ﴿وَلَا تَسَۡٔمُوٓاْ أَن تَكۡتُبُوهُ صَغِيرًا أَوۡ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِ وَأَقۡوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ وَأَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَرۡتَابُوٓاْ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةٗ تُدِيرُونَهَا بَيۡنَكُمۡ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَلَّا تَكۡتُبُوهَاۗ﴾. «و از نوشتن (بدهی خود) چه اندک باشد یا بسیار، ملول نشوید[هر چه باشد بنوبسید]. این نزد الله به عدالت نزدیک تر، و برای شهادت مستقیم تر و برای جلوگیری از شک و تردید[و نزاع و گفتگو] بهتر است. مگر این که داد و ستد نقدی باشد که بین خود، دست به دست میکنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید». عمل رسول الله ج بیانگر حلال بودن آن است: «فإن النبی ج بعث إلی رجل قدم له بَزّ من الشام أن یبیع علیه ثوبین إلی میسرة.».. «رسول الله ج فردی را نزد تاجری که از شام پارچه آورده بود فرستاد، تا ایشان را به صورت مدت دار (نسیه) به او بفروشد» [۱۲۰۴].
در صحیحین از ابنعباس س روایت است که: «قَدِمَ النَّبِيُّ ج الْـمَدِينَةَ وَهُمْ يُسْلِفُونَ فِي الثِّمَارِ السَّنَةَ وَالسَّنَتَيْنِ فَقَالَ: مَنْ أَسْلَفَ فِي تَمْرٍ فَلْيُسْلِفْ فِي كَيْلٍ مَعْلُومٍ وَوَزْنٍ مَعْلُومٍ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ» [۱۲۰۵]. «رسول الله ج به مدینه آمد در حالی که مردم مدینه در داد ستد میوه ها، برای مدت یک سال و دو سال، بیع سلم میکردند (یعنی: قبلاً قیمت محصول را پرداخت میکردند. رسول الله ج فرمود: «هرکس، در خرما بیع سلم میکند، لازم است که مقدار خرمای مورد معامله را به وسیله وزن یا کیل، مشخص سازد»».
و در روایتی دیگر، آمده است که موعد آن نیز مشخص باشد.
ولی ما شنیدهایم که برخی از مردم، پس از آگاهی از نیاز خریدار، چیزی را به او میفروشند، که هنوز مالک نشدهاند. به طور مثال، شخصی نزد تاجری میآید و میگوید: به فلان جنس نیاز دارم و قدرت خرید آن را ندارم. تاجر آن کالا را میخرد و با قیمت بیشتر به صورت نسیه به این فرد میفروشد. بدون شک این حیلهای بسیار آشکار است. زیرا تاجر هیچ نیازی به این کالا نداشته و برای خودش هم نخریده است، بلکه برای رسیدن به سودی که از نیازمند در یافت میکند. آن را خریده. چه بسا که این معامله به صورت تفاوت در قیمت نقد و نسیهی کالا صورت میگیرد. و گاهی میگویند: سال اول ۸%، سال دوم ۱۰%، وسال سوم ۱۵%، سود میگیرم!؟. و به همین منوال هرچه زمان طولانیتر شود، سود هم بالا میرود.
در حقیقت، این معاملهای ربوی است که تاجر با حیله، اقدام به چنین معاملهای کرده است و اگر فرد عاقلی این مسئله را مورد بررسی قرار دهد به خوبی در مییابد: که این حیله، از مسئله عینه، که رسول الله ج از آن بر حذر داشته است به ربا نزدیکتر است.
معاملهی عینه این است که کالایی را به کسی نسیه میفروشد و همان را دوباره، ارزان تر، نقد از او میخرد، در حالی که هنگام فروش هرگز قصد خرید آن را دو باره از این مشتری نداشته است و خریدار هم قصد فروش را به او نداشته است. خریدار، کالا را در بازار عرضه میکند و فروشندهاش هم حق ندارد آن را ارزانتر از قیمت فروش بخرد و این همان معاملهی عینه، است که رسول الله ج از آن نهی کرده است، و میفرماید: «إِذَا تَبَايَعْتُمْ بِالْـعِينَةِ وَأَخَذْتُمْ أَذْنَابَ الْـبَقَرِ وَرَضِيتُمْ بِالزَّرْعِ وَتَرَكْتُمْ الْـجِهَادَ: سَلَّطَ اللَّـهُ عَلَيْكُمْ ذُلًّا لَا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ». «وقتی که معاملهی عینه کردید و به کشاورزی راضی شدید و جهاد را ترک کردید، الله بر شما ذلّتی را مسلط میکند تا زمانی که به دین خود باز نگردید؛ آن را از شما دور نمیگرداند» [۱۲۰۶].
تردیدی نیست که در معاملات قسطی نوع حیلهای وجود دارد که از عینه بیشتر است، لذا توصیه میشود فروشندگان و خریداران، این معاملات را که چیزی جز بیبرکت شدن تجارت به همراه ندارد ترک کنند.
الله تعالی میفرماید: ﴿يَمۡحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰاْ وَيُرۡبِي ٱلصَّدَقَٰتِۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ٢٧٦﴾ [البقرة: ۲۷۶]. «الله، ربا را نابود میکند؛ و صدقات را افزایش میدهد. و الله هیچ انسان ناسپاس گناهکاری را دوست ندارد».
این معاملات دارای فساد اقتصادی بسیاری هستند؛ زیرا به دلیل سهولت، فقرا از آن استقبال میکنند و در نتیجه بدهکار میشوند و چه بسا که پس از گذشت زمان تعیین شده، توانایی پرداخت را نداشته باشند و اختلاف بین فروشنده و خریدار به وجود آید، گاهی منجر به ورشکستگی خریدار میشود و فروشندهی سودجو در دنیا و آخرت زیان خواهد کرد.
لذا نصیحت من به برادران مسلمان این است که از الله بترسند و در طلب روزی، راه و روش صحیح را در پیش گیرند؛ زیرا هیچ فردی تا رزق و عمرش تمام نشود، نمیمیرد.
شیخ ابن عثیمین ـ کتاب الدعوة (۵)، (۲/۵۵-۵۸)
[۱۲۰۴] احمد (۶/۱۴۷) ـ ترمذی در بیوع (۱۲۱۳) و گفته (حسن صحیح غریب) نسائی (۴۶۲۸) حاکم (۲/۲۳-۲۴) (۲۲۰۷ ـ ۲۲۰۸) و ذهبی آن را صحیح دانسته و با نظر حاکم موافق است. [۱۲۰۵] بخاری (۲۲۳۹ ـ ۲۲۴۱) مسلم (۱۶۰۴). [۱۲۰۶] ابوداود (۳۴۶۲) ـ لفظ حدیث از ابو داود است ـ احمد (۲/۴۲-۸۴) ابویعلی (۵۶۵۹) ـ بیهقی در الکبری (۱۰۴۸۴) و حدیث از راههای دیگری تقویت میشود. رجوع شود به حاشیه ابن قیم بر ابو داود (۹/۲۴۵) و سلسله الصحیحه (شماره ۱۱).